داستان واقعی وجالب پیدا شدن رد پای دایناسورها درزرند کرمان
کاظم برخورداری و اعضای خانوادهاش هیچ وقت فکرش را هم نمیکردند که در دیواره حوضی که از ۳۰ سال پیش در حیاط خانه آنها جاخوش کرده، نقشی بینظیر از عبور دایناسورها وجود داشته باشد؛ آن هم نه یک عبور تک نفره دایناسوری؛ بلکه یک عبور خانوادگی؛ یعنی دایناسور مادر به همراه بچههایش!آنها بارها به نقش و نگار روی سنگ نگاه کرده بودند؛ حتی یکی از بچههای آقای برخورداری از دیدن این ردپاها در حوض خانهشان، تعجب کرده بود اما فکر میکرد این ردپاها متعلق به چند مرغ عظیم الجثه است...
س م ی
خوده حوض چند سال قدمت داشته مگه؟
یاس زرد
آقا کاظم وقتی میخواسته خانه اش را بسازه از دو کیلومتری منزلش این سنگ را آورده به خانه...بعد سی سال یکی از اقوام متوجه این رد پاها میشه کنجکاو میشه به دهیار روستا میگه...
س م ی
ینی سنگو اوورده کار گزاشته تو حوض؟
یاس زرد
ینی سنگو اوورده کار گزاشته تو حوض؟
بله.. دیواره حوض.... این اتفاق توی روستای دشت خاک زرند افتاده... هنوزم تو روستاهای کرمان برای دیوار چینی باغات میرن از طبیعت سنگ میارن یه امر طبیعی هست...