وصف کردم عشق را باواژه های بهتری
از دلت گفتم غزل با شور و حال دیگری

با کلامت می کنی اعجاز در دنیای عشق
در میان جاهلان عشق ،تو پیغمبری

فرق دارد جنس احساس تو در دلدادگی
از نگاهت خوانده ام درس وفا را از بری

خانه ا ی از عشق می سازم برایت دلبرم
تا که بنشینی به عاشق پیشگی و دلبری

کنج آغوشت بمیرم یا بسوزم در تنت
انتخابش با خودت هر جا خودت راحت تری

عشق رویایی که در شعرم شده پنهان تویی
از تو می گویم غزل ها را گلم، مستحضری؟

خنده ات مضمون صدها شعر و احساست غزل
با همین چشمان شهلا از همه شاعرتری

 
 

بازنشر