همانگونه که حکومت و حاکمیت بنابر اصل مسلم «توحید افعالی» به خداوند باز میگردد، حق داوری نیز از آن کسانی است که او اجازه فرموده است.
«توحید افعالی» میگوید: همه چیز در این عالم از او نشات میگیرد، و «توحید خالقیت» میگویند: همه چیز در این عالم از او نشات میگیرد، و «توحید حاکمیت» که از شاخههای توحید خالقیت است میگوید حکومت مخصوص پروردگار است، و همین امر سبب میشود که در قلمرو حکومت خدا داوری و قضاء نیز از آن او باشد، و از آن کسانی که او داوری آنها را مجاز شمرده است.
از سوی دیگر «توحید اطاعت» میگویند: تنها فرمان خدا، و فرمان کسانی که فرمان شان به فرمان خدا باز میگردد، مقبول و مطاع است، بنابراین در احکام قضائی نیز حکم و فرمانی قابل قبول است که به اذن پروردگار باشد.
اگر از این دیدگاه به جامعه انسانی بنگریم مبداء حق داوری و قضاوت بسیار روشن خواهد بود، و در تشخیص آن هرگز سرگردان نخواهیم شد، زیرا نگاه به نقطهای میدوزیم که هستی از آن جا سرچشمه میگیرد و آفرینش ما از سوی او و فرمان در همه جا فرمان اوست بنابراین باید همیشه بکوشیم که محاکم قضایی ما به فرمان او برگردد،
ღمهدیارღ
سلام شبتون بخیر امیدوارم خوب وخوش باشید واز کلیه دوستان خواهشی دارم که این است . گذاشتن این پست هیچ مخاطب خاصی نداشته ونخواهد داشت واین پست من خودم گذاشتم وهیچ منظور وهدفی باهیچ یک از کاربران محترم نداره. ودرضمن جناب مهدیار یکی از سروران وبهترین دوست وخالصترین و مهربانترین آدم هستند. وشما ها خدا ناخواسته این پست را به ایشان موردهدفتون قرار ندهید ممنونم از همه شما
الهے بـہ امیـב تو...
نه باید برای اشتباهات کارهامون وکیل خودمون باشیم..
وبرای اشتباهات دیگران قاضی باشیم....
علیرضا عباسی
همانگونه که حکومت و حاکمیت بنابر اصل مسلم «توحید افعالی» به خداوند باز میگردد، حق داوری نیز از آن کسانی است که او اجازه فرموده است.
«توحید افعالی» میگوید: همه چیز در این عالم از او نشات میگیرد، و «توحید خالقیت» میگویند: همه چیز در این عالم از او نشات میگیرد، و «توحید حاکمیت» که از شاخههای توحید خالقیت است میگوید حکومت مخصوص پروردگار است، و همین امر سبب میشود که در قلمرو حکومت خدا داوری و قضاء نیز از آن او باشد، و از آن کسانی که او داوری آنها را مجاز شمرده است.
از سوی دیگر «توحید اطاعت» میگویند: تنها فرمان خدا، و فرمان کسانی که فرمان شان به فرمان خدا باز میگردد، مقبول و مطاع است، بنابراین در احکام قضائی نیز حکم و فرمانی قابل قبول است که به اذن پروردگار باشد.
اگر از این دیدگاه به جامعه انسانی بنگریم مبداء حق داوری و قضاوت بسیار روشن خواهد بود، و در تشخیص آن هرگز سرگردان نخواهیم شد، زیرا نگاه به نقطهای میدوزیم که هستی از آن جا سرچشمه میگیرد و آفرینش ما از سوی او و فرمان در همه جا فرمان اوست بنابراین باید همیشه بکوشیم که محاکم قضایی ما به فرمان او برگردد،
ღمهدیارღ
سلام اخوی مرسی از تلنگرتون
ولی دوستان فکر می کنند من دچار قضاوت شدم و شما بهم تذکر دادید به هر حال تشکر از شما
علیرضا عباسی
ღمهدیارღ
سلام شبتون بخیر امیدوارم خوب وخوش باشید واز کلیه دوستان خواهشی دارم که این است . گذاشتن این پست هیچ مخاطب خاصی نداشته ونخواهد داشت واین پست من خودم گذاشتم وهیچ منظور وهدفی باهیچ یک از کاربران محترم نداره. ودرضمن جناب مهدیار یکی از سروران وبهترین دوست وخالصترین و مهربانترین آدم هستند. وشما ها خدا ناخواسته این پست را به ایشان موردهدفتون قرار ندهید ممنونم از همه شما
ღمهدیارღ
سلام گرامی تشکر از محبت ها ی شما نیازی به این توضیحات نبود داداش شما گلی
علیرضا عباسی
سلام ممنون
صبح شما بخیر وخوشی