جهان را به شاعران بسپارید
مطمئن باشید سربازان ترانه می‌خوانند و
عاشق می‌شوند
و تفنگ‌ها سر بر قبضه می‌گذارند و
بیدار نمی‌شوند
 
جهان را به شاعران بسپارید
دیوارها فرو می‌ریزند و
مرزها رنگ می‌بازند
درختان به خیابان می‌آیند
در صف اتوبوس به شکوفه می‌نشینند
و پرندگان سوار می‌شوند و
به همۀ همشهریان
تخمۀ آفتابگردان تعارف می‌کنند
 
مگر همین را نمی‌خواستید؟
پس چرا بیهوده معطل مانده‌اید؟
از تأمل و تردید دست بردارید
و جهان را به شاعران بسپارید
 
این قافیه‌های سرگردان
اگر سر از صندوق‌ها در نیاورند
پیر می‌شوند و پرنده نمی‌شوند
و جهان بی‌پرنده
جهنمی است که فقط شلیک می‌کند.

دیدگاه غیرفعال شده است.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.