تمامم می شوی
و زبان قاصر از گفتن اندکی از تو
تـ♡ــو ناخدای من می شوی
و من غریقِ دریای
کمال تو
تو خلاصه نمی شوی
در کالبد بینهایت من
بلکه تمام بودنم را نشانه رفته ای
و خود،
عازم یک شهر بودنی
یک شهر سراسر ستودنی
که واژه ها را بسط دهی
و باز
هر نگاهی را مشتاق ربودنی...!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡

.

دیدگاه غیرفعال شده است.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.