ورود به حساب
عضویت در شبکه
۰
خطابها
۰
دیدگاهها
۰
درخواستها
۰
اطلاعیهها
۰
تاپیکها
۰
Attila ( گروه ادبی آوَش)
۴ روز قبل
در
گروه ادبی آوَش
نشانهگذاری
لغو نشانهگذاری
افزودن به آلبوم
پیگیری دیدگاه
گزارش
مشاهده
بروزرسانی
کتابی قدیمی را
از قفسهی کتابهای پدر بزرگ برداشتم
رویش غبار گرفته بود
بدنش زخمی بود اما تنش بوی اصالت میداد
صدایی مدام در گوشم میگفت :
هرچقدر هم که خرابت کنند
تو اگر خودت باشی
مثل این کتاب کهنه
اصالتت را حفظ خواهی کرد !
پسند
بازنشر
موردی برای نمایش وجود ندارد.
add
×
×
اطلاعرسان
ارسال پست
برای ارسال باید وارد حساب کاربری خود شوید.