هنوز هم میشه از کم ترین چیزها لذت برد ...هنوز هم میشه خوشحال بود...😍 من حتی از راه رفتن روی جدول بتنی خیابون ها لذت میبرم ...کافیه دست خودت و بگیری و حال دلت و خوب کنی ...
تا وقتی بهار هست ... خونه ها تمییز شده...وقتی با یه چایی حالتون خوب میشه اصلا همین غذا خوردن مگه کم لذت داره...من بعضی وقتا چشمام و میبندم تا از لقمه های غذام لذت ببرم...هدفون و میزارم روی گوشم اهنگ های مورد علاقه ام و گوش میکنم...از درست کردن حتی یه نیمرو سر صبح لذت میبرم از تکاپوی مردم واسه عید ذوق میکنم...از لبخند پدر و مادرم از خوشحالی برادرم توی آسمون ها میرم ...
اصلا چرا باید بریم خونه وقتی خیابون ها اینقدر خوشگل و خواستنی شده ...
دلنوشته ۲۲ اسفند ۱۴۰۳
روی همون صندلی همیشگیِ پیاده رو خیابون شریعتی