قدیما ناظم مدرسه به ترکه آلبالو یا یه تیکه شلنگ دستش و موقع قدم زدن با آنچه در دست داشت آروم مینواخت کف دست دیگش . این شکلی اوتیماتوم میداد که حواستون باشه اون شکلی رفتار کنید که من دلخور نشم ... ولی خب الان خیلی وقته که این چیزها جمع شده و گاهی هم جرم انگاری شده .
چقدر خوبه اینقدر دیگرانو زیر ذربین نگیریم .
مخصوصا جایی که طبق قوانین کشور عمل می کنه
چون مطمئن باشید که سیلیقه و افکار دوتا دوقلو باهم متفاوته چه رسد به یه محیط عمومی ... 💮🌵
( دلتون نخواد چقدر چوب خوردیم تو مدرسه ) 🙂