یادتِ ، اون اوایل تُ رُ با یِ بنده ی خدا اشتباه میگرفتن ...
با اون کِ از دوستای قدیمِ کوتاه مدت بود خط خورد ...
ولی بلاخرِ جا اُفتاد کِ تُ دیوونه ی رَوونیِ سایلنسی ...
نمیدونَم بِ چی خندم گرفت الان ولی نگای ساعت کردم ...
وقتِ سحر بِت میگم ...
بیا آهنگ گوش کنیم ...
دیوونه ی رَوونی ...
...

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.