شیرازترین شهر جهان است ، نگاهت
میخانه‌ی صوفی و مُغان است نگاهت

یک ایلْ غیورانِ جوان بسته کمر تا
شاید بشود فاتحِ تهرانِ نگاهت

سرداریِ جنگل به پرِ کاه نیارزد
در سردیِ جمهوریِ گیلانِ نگاهت

تبریز به جانْ آتشِ افروخته دارد
اما شده ستار ، غزلخوانِ نگاهت

از ترس عذابت ، غزلم مغز ندارد!
من! شاعرِ دربارِ رضاخان نگاهت

صد بار برانی تو مرا، باز می‌آیم
دل، کفترِ جَلدی ست به ایوان نگاهت

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.