این دنیا همیشه با آدمهایی که جرأت میکنند متفاوت باشند، سر جنگ دارد. اگر حرف دلت را بزنی و از چارچوبهای رایج خارج شوی، خیلیها تحملش را ندارند. چون صداقت، آینهای است که آدمها را با حقیقت خودشان روبهرو میکند—و همه طاقت دیدن این آینه را ندارند.
تو را دیوانه میخوانند، چون جرأت داری چیزی را ببینی که آنها نمیبینند، جرأت داری مسیری را بروی که از آن میترسند. اما تاریخ پر است از «دیوانههایی» که روزی جهان را تغییر دادند، از کسانی که حاضر نشدند فقط به این دلیل که اکثریت نمیفهمند، سکوت کنند.
دیوانگی این نیست که متفاوت فکر کنی. دیوانگی واقعی این است که برای راضی نگه داشتن دیگران، خودت را خفه کنی. اگر حقیقتی در درونت هست که تو را به حرف زدن و حرکت وامیدارد، پس بگذار بگویند هرچه میخواهند. جهان همیشه اول به کسانی که بیدارند، میخندد—و بعد از آنها پیروی میکند.