همه نگرانِ آنیاند که به قدر کافی محبت ندیده، دیده نشده یا مورد بیمهری قرار گرفته.
اما حتی یکنفر به آدمی که محکوم بوده به دوست داشتنِ کسی که دوست نداشته و پذیرش و ادامهی رابطه و نقشی که نمیخواسته، فکر کرده؟!
حتی یکنفر، خودش را جای کسی گذاشته که مدتها ناگزیر بوده لبخند بزند و وانمود به دوست داشتن کند تا مبادا قلبی را بشکند یا به کسی احساس دوست نداشتنی بودن و کافی نبودن بدهد؟ تا بهحال به کسی فکر کردهاید که به استیصال رسیده و میان دو راهیِ قلب و وجدانش گیر کرده و نه راه پیش داشته، نه پس؟! که اگر بزند زیر همهچیز و میدان را خالی کند، قلب و احساسی را شکسته و اگر بماند و وانمود کند، قلب و احساسات خودش را؟!
تا بهحال کسی دلش به حال کسی که پس از سالها تحمل و وانمود و استیصال، کم آورده و شانه خالی کرده، سوخته؟!
پریسان بانوو
تا بهحال کسی دلش به حال کسی که پس از سالها تحمل و وانمود و استیصال، کم آورده و شانه خالی کرده، سوخته؟!
عالی بود بانو جان
ܝُܟܿܢܚߊܝـہ
ممنونم.نه نسوخته