•*¨ ¸.•*¨¸.•♥¸➷¸.•´.•¸.•*

گفتم به یار نازنین در خیال خود
پنهان نکن از من زار آن نگاه خود

من بیمار آن دو چشم مفتون تو گشته ام
تو بیا به بالین این بیمار سرگشته از عشق خود

آخر چه میشود که آیی و دستی کشی به مهر
بر پیشانی این نیازمند به نوازش دستان لطیف خود

منتظر مگذار مرا و بیا به نزد من ای محبوب زیبا من
ثابت کن به جهان و هر که هست بزرگی و منش زیبای خود

•*¨ ¸.•*¨¸.•♥¸➷¸.•´.•¸.•*