حال ما خوب است.
خوب ؛ شبیه تمام بغض‌هایی که هنگام واکسن زدن به بازوی نحیفِ بچگی‌هامان قورت دادیم و سری که چرخاندیم و مشتی که محکم گرفتیم و چشمی که بستیم که مثلا یعنی؛ نمی‌ترسیم!

شبیه زخم عمیقِ زانومان که زیر شلوار خونین و خاکی‌مان پنهان کردیم و لنگ لنگان و با تمام درد، لبخند گشادی زدیم و دنبال گوشه‌ی خلوتی برای جیغ کشیدن گشتیم...
ما خوبیم
همین که بد نیستیم
خوبیم ...
همین که می‌خندیم
راه می‌رویم و ادامه می‌دهیم؛
یعنی خوبیم..
خیلی خوب!...

House of the Rising Sun
The white Buffalo