ورود به حساب
عضویت در شبکه
۰
خطابها
۰
دیدگاهها
۰
درخواستها
۰
اطلاعیهها
۰
تاپیکها
۰
اُمـــیـد
۱۳ روز قبل
نشانهگذاری
لغو نشانهگذاری
پیگیری دیدگاه
گزارش
مشاهده
بروزرسانی
تو می روی و
شب ها و دردها می آیند.
تو می روی و سکون می آید.
تو نرمای بهار و گرمای تموز و عطر خزان یک روح پژمرده ای. تو مستی خنده
و خمار خموش چشمانی.
تو شور شرابیو تو سرمای دردناک و کشنده ی زمستان یک جسم برهنه ای..!!
اُمـــیـد
۱۳ روز قبل
او میرود ..
فریاد می زنم: سنگ سرد شبها را چه باید کرد؟
تو اگر بودی چه می کردی؟
او رفته است..
پسند
بازنشر
add
×
×
اطلاعرسان
ارسال پست
برای ارسال باید وارد حساب کاربری خود شوید.
اُمـــیـد
او میرود ..
فریاد می زنم: سنگ سرد شبها را چه باید کرد؟
تو اگر بودی چه می کردی؟
او رفته است..