چشم هایم را باز کردم…
چه خواب
عجیب و غریبی بود…
به گمانم در شطرنج زندگی
جایی را به اشتباه حرکت کردم
باختم که فکر می کردم این بازی
تمام شده ،اما اینطور نبود…
درست است که باز هم نشد
اما کاری را انجام دادم ، که دلم می خواست ،
دلم میخواست زندگی کنم ، شاد باشم
و شاد زیستن را رها نکنم
دلم میخواست بازی های
کودکانه ام را دوباره تجربه کنم
دلم می خواست تمام
لحظات کودکی ام ؟را مرورکنم
اما سایه ای شوم، نمیگذاشت
خدا راشاکرم ، ا...

"متن منیر قهرمانی"

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.