من از شرم سرم به زیر انداخته از میدان دور شدم؛ تا مردم بدانند زور بازوے او از من بیشتر است و چنین شد که آبروے مرد به او برگشت و این به بهاے رفتن آبروے من بود. مدت‌ها گذشت مردم از راز این کار من باخبر شدند و مرا دو چندان احترام نمودند.

این گفتم که بدانے اے جوان! زور بازوے تو چون شمشیر توست، پس آن را در نیام خداترسے و معرفت و ایمان اگر پنهان کنے تو را سود خواهد داد ولے اگر از نیام خود خارج کنے بدان شمشیر بازوے تو اول تو را زخمے خواهد کرد و هیچ مبارزے شمشیر بدون نیام بر کمر خود نمی‌بندد چون نزدیک‌ترین کس که به شمشیر برنده او، خود اوست.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر