تو نجاتی!
برای تمام لحظاتی که بغض نفس کشیدن را سخت میکند...
برای تمام روزهای تلخ روزگار...
برای حرف های در سینه مانده....
تو نجاتی!
برای تمام خستگی هایی که جان را نیمه جان میکند...
برای همه ی شکست هایی که درد ناکامی را به استخوان میزند...
تو نجاتی!
برای تمام فکر و خیال هایی که مغز را نشانه میروند
برای تمام روزهایی که آرامش ، رؤیایی دور و دراز میشود...
تو نجاتی!
برای امروز و فردا و برای همه ی عمر..!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر