صبحی_که_باخداآغازشود ..

یک روزی یک شخصی مرد رفت پیش
یک تابلویی گذاشتن مقابلش پرسید این چیه؟!فرشته ی همراه گفت این تلاطم های زندگیته.
پرسید پس اون خطوط زیگزاگی چیه؟ پاسخ داد اونا پستی و بلندی های زندگیته اول خط متولد شدی اخرین نقطه هم اومدی پیش ما .
یکی از اون خطوط خیلی ارتفاع داشت پرسید پس اینجا چرا اینطوریه ؟!

فرشته گفت اون مساله سخته زندگیته یادته نفس بریده بودی ؟جواب داد آخ آخ آره خیلی سخت بود کم اورده بودم ..خوب که دقت کرد دید روی این پستی و بلندی ها جای رد پاس میپرسه پس اینا چیه فرشته پاسخ میده اینا جای رد پاهاته .

اون شخصی میگه عه چه جالب پس چرا ۴ تاس من که دو تا پا دارم فرشته میگه اون دو تای دیگه جای پای خداس.خدا همراهت بوده هر جایی صداش زدی همراهت بوده ..

دوستان این روز ها کسب و کار سخته ، اداره زندگی سخته هر جایی گیر کردین مثه اینکه به اورژانس یا اتش نشانی تماس میگیرید ،،، مهم نیست کجا یه جایی یه گوشه ای نه مکانش مهمه نه زمانش نه اینکه چه لباسی پوشیدین کفش پاتونه یا نه با هر زبانی صداش بزنید باور کنید جواب میده .

خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.

نمای

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر