رد شدی از من، شدم هر ثانيه بيمار تر..
روزگارم تيره تر شد، چشم هايم تارتر ..

شعرهايم تحت تأثير ؛ حضورت بوده است..
رفتی و دور از تو؛ اين شاعر شده كم كار تر..

خاطراتت شب به شب؛ از پا می اندازد مرا..
ای كه رويای تو، از كابوس، لاكردار تر!..

حسرتی در سينه؛ برجا مانده از ياد تو كه ..
چشمهايم با مرورت ؛می شود هربار ،تر!..

شعر گفتم تا ؛بسوزانم تو را، خود سوختم..
هرچه شاعر مردم آزار است، خودآزارتر..

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.