آن‌قدر جای خالیت اینجاست
که کنارم دراز می‌کشد
برایم قصه می‌گوید
سر برشانه‌ام می‌گذارد
وگاه باهم، گریه می‌کنیم…
آن‌قدر به نبودنت، عادت کرده‌ام
که اگر یک روز بیایی
دلم برای جای ‌خالی‌ات تنگ می‌شود
دلم برای دلتنگی‌ات
دلم برای آوازهایی
که جای‌خالی‌ات می‌خواند…
هم دوست دارم که بیایی
هم می‌ترسم که بیایی..

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر