.. وقتـــــــــی آدم یک نفر را دوســـــــــت داشته باشد بیشتر تنـــــــــهاست. چون نمیتواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد.
و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق میکند، تنهایی تو کامل میشو...د...!
... اورهان تا زانو در برف فرو میرفت. لبهی دامن پالتوش در برف بود. چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجرهی خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد...!
... آدم ها هر کار بخواهند می توانند بکنند به شرطی که طبیعت سر جنگ نداشته باشد...!
*برنده جایزه «بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ» در سال ۲۰۰۱ | ترجمه و چاپ به دو زبان انگلیسی و آلمانی | به عنوان یکی از صد رمان برجسته سال بریتانیا در سال ۲۰۰۷
سمفونی مردگان / عبّاس معروفی