♡آرزو♡سرای شادی
اولین بار که دیدمِت
نذری پزونِ خان‌جون بود
تو یه چادر سِفید پوشیده بودی
با گُلایِ ریز صورتی
صورتیِ روشن
به رنگ شکوفه‌های بادوم...
هی میومدی‌و می‌رفتی و...
دل ما رو کِشون کِشون می‌بُردی
پِیِ چشمات
اون موقع بود که فهمیدم...
این دل دیگه واسه من
دل شدنی نیست
💜A💜

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر