روزی برایِ عاشقانِ خسته از دنیا
جایِ قرارِ ما زیارتگاه خواهد بود
  • هلنا

    گاهی نفس به تیزی شمشیر می‌شود
    از هرچه زندگیست دلت سیر می‌شود

    ‌پور

  • آرمین

    هلنای جان
    خدا آنقدر برق انداخت شمشیر نگاهت را
    که حتی راهزنها هم نمی بندند راهت را

  • هلنا

    قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
    ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود

  • آرمین

    هلنا
    افسوس ندانست دلت: زخم دلم را
    شمشیر نمی کرد که این فاصله می کرد

  • هلنا

    من از شمشیر ابرویت،نوشتم شعر و فهمیدم

    که روزی کشته خواهم شد،در اینبیت المقدس ها

  • آرمین

    هلنا
    تو قهرمان منی! چشم هات شمشیرند!
    و دست هات تفنگ دو لول پر تیرند

  • هلنا

    آن رفیقی که به دوران غمم دور نرفت...

    زیرشمشیرغمش رقص کنان خواهم رفت.

  • آرمین

    هلنا
    شمشیر من همین شعر است، پرکارتر ز هر شمشیر
    با این سلاح شیرین کار خون ریختن نمی خواهم

  • هلنا

    جویبار ملک را آب روان شمشیر توست

    تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن

  • آرمین

    هلنا
    ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته ای
    دشمن از دوست ندانسته و نشناخته ای

  • هلنا

    بر جان خود شمشیر حق

    پیدا، نهان، در تیر حق

    آشفته بازار جهان

    وا داده گشته شیر حق

  • آرمین

    هلنا جان
    شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق
    به خدا ملک دلی‌نیست که تسخیر نکردی

  • هلنا

    شمشیر بی غلاف
    تارِ مژگانت

    صد کشته دارد طرزِ نگاهت

  • آرمین

    هلنا
    و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
    که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم

  • هلنا

    ز شمشیر سرافشانش ظفر آن روز بدرخشید

    که چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زد

  • آرمین

    هلنا
    چو آفتاب به شمشیر شعله برخیزد
    سپاه شب به هزیمت چو دود بگریزد

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.