آغاز می‌کنم...
من ...
روز خویش را ...
با آفتاب ِ روی تو ...
کز مشرق ِ خیال دمیده است،
آغاز می کنم !!
من ...
با تو می‌نویسم و می‌خوانم ؛
من ...
با تو راه می‌روم و حرف می‌زنم ؛
وز شوق ِ این محال
که دستم به دست توست ،
من
جای راه رفتن ...
پرواز می‌کنم !!

فریدون مشیری

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.