Faryad
۲۱۱ پست
۳۰۰ دنبال‌کننده
۱۳,۸۶۳ امتیاز
مرد

تصاویر اخیر

و ۸ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.

 چه حس ِ مبهمی  است ...

                    وقتی می فهمی  ...

                    "  تو  "  ...

                    "  کسی  "   بوده ای  ...

                    چون  ...

                    کسی    "  نبوده  "  ...

                    و  "  تو  "  ...

                    فقط یک ضمیر بوده ای  ...

                    نا مخاطب ِ  حاضر ...

                    بدلی  نامتجانس  از ...

                    بی بدیلی اول شخص ِ غائب  ...

                    تا ...

                   قاعده ی ِ جمله نویسی  ...

                   در عبارتی عاشقانه ...

                   رعایت شده باشد ...


مشاهده ۲۵۰ دیدگاه ارسالی ...
  • ❤آریـAriaــــــــا❤

    🌹 ســـــــلام دوست خوبم
    🌸 سال نو و نوروزتان فرخنده و مبارک!
    💗جمعه تون زیبا و شاد
    🌷امروزتان پر از شادے ...!

    🌸الهے امروز
    💗خونه هاتون پربرڪت
    🌷رابطه هاتون
    🌸پراز رنگ هاے زیبا
    💗وجودتون سلامت
    🌷دلتون پر اميد
    🌸و لحظاتتون سرشاراز
    💗عشق و شادے باشه ...!
    🌷نماز و روزه هاتون قبول درگاه احدیت...!

    ❤️❤️

  • .

    سرت سلامت رفیق با مرام

بازنشر کرده است.
هیچ کس درد تورو نداره. هرچقدر سعی کنی توضیح بدی در نهایت هیچ کس چیز هایی که درونت احساس می‌کنی رو درک نمی‌کنه. ممکنه به ظاهر احساس همدردی کنه یا براش پیش اومده باشه و این قابل تحسینه ولی در نهایت کسی مسیر تورو طی نکرده، جای تو زندگی نکرده، سختی های تورو نکشیده و از دید و ظرفیت تو با مشکلاتش مواجه نشده.
و این منطقی ترین دلیل برای اهمیت ندادن به حرف ها و نصیحت های دیگرانه. برای تنهایی تصمیم گرفتن و گوش کردن به صدای درونته. برای جواب پس ندادن به کسی و عمل کردن طبق چیزایی که فقط و فقط مغز خودت بهت می‌گه درسته و یا قلبت بهت می‌گه که انجامش بدی. بهم اعتماد کن.

مشاهده ۳۲ دیدگاه ارسالی ...
  • ستاره درخشان

    🍃🌷زندگی،
    آب روانی است روان می‌گذرد🌊

    آنچه تقدیر من و توست
    همان می‌گذرد... 🌷🍃

    +صبح بخیر 🌷☀️

  • Faryad

    🍃🌷زندگی،
    آب روانی است روان می‌گذرد🌊

    آنچه تقدیر من و توست
    همان می‌گذرد... 🌷🍃

    +صبح بخیر 🌷☀️


    سلام رفیق ، روزگارت خوش ...

    در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
    پس برخیز تا چنین مردمی بگریند …

بازنشر کرده است.
نه در انتظار کسی، نه در انتظار چیزی و نه دلواپسِ رویدادی! خنثی نشسته‌ام وسط میدان زندگی‌ام و دارم نگاه می‌کنم.
آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، اتفاق‌ها می‌افتند و بی‌اهمیت می‌شوند، دلخوشی‌ها می‌درخشند و رنگ می‌بازند. هیچ‌چیز دائمی نیست، نه اشک‌ها و نه آدم‌ها و نه لبخندها.
خنثی نشسته‌ام و دارم نگاه می‌کنم، به جهانی که من باشم یا نباشم، من رضایت داشته‌باشم یا نداشته‌باشم، ادامه دارد.
خنثی نشسته‌ام و دارم نگاه می‌کنم، روزها از پیِ روزها و فصل‌ها از پیِ فصل‌ها و آدم‌ها از پیِ آدم‌ها...
خنثی نشسته‌ام و دارم نگاه می‌کنم، اندوه خودش را به شیشه می‌کوبد، اما من آرامم و آنقدر رفتن و آمدن و داشتن و نداشتن و دویدن و به دست آوردن و نیاوردن دیده‌ام که هیچ چیز برایم اهمیت ندارد.
خنثی نشسته‌ام و دارم نگاه می‌کنم...

مشاهده ۲۰ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
گاهی باز شدن یک در در سه قفله بودن آن در است. گاهی راه پیدا کردن در بن‌بست بودن یک راه است. باید از باز نشدن، باید از بن‌بست بودن مطمئن شوی. بن‌بست بودنی که می‌شود عین راه. بسته بودنی که می‌شود عین در. امید ِ بی‌خود کار دست آدم می‌دهد. آن اطمینان. آن خلاصی. آن خاک کردن ِ امیدِ موهوم. آن رهایی ...
مشاهده ۳۸ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.


اگه به سیاها پول نمیدید حداقل بهشون لبخند بزنید. بذارید فکر نکنن بی مزه هستن. اصلا به اون سیاها که بی مزه هستن بیشتر بخندید. این که یه آدم بی مزه مجبور شده خودش رو سیاه کنه و وسط چهارراه برقصه یعنی خیلی مجبور بوده... ما به چیزای بی مزه ی زیادی خندیدیم. سیاهای اسفند هم روش...



مشاهده ۲۲ دیدگاه ارسالی ...
  • Faryad

    سلام و عرض ادب خدمت همه گرامی دوستان و همیشه همراهان خوبم
    مهرتان را سپاس میدارم و سرسبزیتان را از خداوند منان خواهانم
    عقل تکرار را نمی پذیرد ، اما احساس آری
    طبیعت نیز دوستدار تکرار است
    طبیعت را ساخته اند از تکرار
    تکرار بهار بر همه عزیزان مبارک . . .

  • Faryad

    درود رفیق چرا نیستی؟
    امیدوارم هر جا هستی حال دلت خوش باشه💐


    سلام گرامی دوست خوبم
    ممنون از لطفتون ، همیشه سلامت و سبز باشید

بازنشر کرده است.


چه دروغ بزرگیست!!!
زمان همه چیز را حل میکند...
زمــــان
فقط موهایمان را سفید کرد
زخمهایمان را کهنه
و
دردمان را بزرگتر
دلتنگیمان را بیشتر
روزگارمان را سیاه تر...!!!
بیزارم از هر دردی
که درمانش زمان است. . .
زمانی که دق مـی دهد
تا بگذرد...

بازنشر کرده است.


شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه سیری ام را وزن کنم

" این روزها بیشتر حواسمون به دستای خالی باشه "


بازنشر کرده است.


وسط داد و بیداد و دعوا یهو گفت :  منم 
حواسم نبود اصلا بپرسم یعنی چی منم ؟!
منم چی ؟! فحشه ؟! بد و بیراهه ؟!
چیه این منم ؟!
اما وقتی یه بار دیگه گفت منم
دیگه سکوت نکرد
داد زد : منم، منم
اینی که داری باهاش میجنگی منم!
دشمن نیست ، غریبه نیست
رهگذر کوچه خیابونم نیست، منم!
نه شمشیر دستمه، نه سنگر گرفتم جلوت
نه قراره باهات بجنگم
ببین دستام بالاست، تسلیمم
نه از ترس و نه بخاطر ناحق بودنم
فقط به حرمت عشقی
که گاهی تو از یاد میبریش
یه وقتایی اگه سکوت میکنم در برابرت
برای این نیست که حرفی برای گفتن ندارم
یا نمی تونم جواب حرفاتو بدم
فقط برای اینه که حالیمه
قرار نیست خراب کنیم چیزیو!
اگه بحثی هم هست برای بهتر شد نمونه
یادم نمیره اینی که جلوم وایساده « تویی »
ولی تو انگار یادت میره
اینی که داری زخم رو زخمش میزنی « منم »!

و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
خدای همیشه خوبِ من ؛
این روزها کمی بیشتر از همیشه نیاز دارم به تو نزدیک باشم
نیاز دارم حس کنم که در آغوشم گرفته ای ، حس کنم که گاهی دستانت را زیر چانه ات زده ای و داری از آن بالا تلاشِ دیوانه وارِ مرا نگاه می کنی و می خندی .
نیاز دارم که متعلق به تو باشم ، به مبدا و مقصد تمامِ انرژی های خوبِ دنیا ...
به شرع و حکم و اعتقاد هیچکس کاری ندارم ! هرکس مسیرِ منطق و احساسِ خودش را می رود ،
و من به حکم دلم ، می خواهم اینبار کمی عمیق تر ، تمرینِ انسانیت کنم ، و تلاش کنم که به کسی بد نکنم ، دلی را نرنجانم ، مهربان تر باشم و بانیِ حالِ خوب و لبخندِ آدم هایی که مرا می شناسند .
تمرین کنم که خوب تر باشم و خوب تر بمانم ، که کمی بیشتر ، آدم ها را دوست داشته باشم و در حد توانم برای بهتر شدنِ جهان و حالِ آدم ها تلاش کنم .
حس کردم بهترین زمان برای نزدیک تر شدن به تو ، حالا باشد ، با استناد به حسِ خوبِ تصوراتی که از ماهِ خوبِ تو در کودکی ام داشتم ، و با استناد به عطر بهشتیِ چادرنمازِ مادرم و تمامِ احساساتِ خوبی که از این حال و هوای آشنا ، به خاطر دارم .
بازنشر کرده است.
دلم یه خوابِ سنگین میخواد. یه خوابی که وقتی بیدار شدم خسته تر از قبل نباشم. خوابی که دفعه ی بعد که چشمامو باز میکنم سقف آسمونم بلند باشه، آبی تر باشه از آبی آسمون. دیگه جایی اشک و درد و ناله نبینم، صدای خنده تو تک تک کوچه پس کوچه های شهرم پیچیده باشه. حالم از ته دل خوب باشه. کنار کسایی که دوسشون دارم با امنیت زندگی کنم و این چند صباحِ باقی مونده رو به خوشی بگذرونم. دلم یه خواب سنگین میخواد که اگه قرار شد هیچ چیز بهتر نشه دیگه هیچوقت چشمامو باز نکنم. هیچوقت بیدار نشم...

مشاهده ۲۹ دیدگاه ارسالی ...
  • Tamanna

    ان شاءا...عمر با عزت داشته باشید دوست بزرگوار

  • Faryad

    ان شاءا...عمر با عزت داشته باشید دوست بزرگوار

    سلام
    ممنون از دعای خوبتون ، من برا شما سلامتی و شادی را از خداوند منان مسئلت دارم

بازنشر کرده است.
از یک‌جایی به بعد می‌شوی تعلیقی که مزه‌ی تلخِ دل‌شوره می‌دهد، از امتزاجِ خیال و واقعیت. صبح‌ها چشم باز می‌کنی امّا بیدار نمی‌شوی. شب‌ها چشم می‌بندی اما به خواب نمی‌روی. انگار کن که خواب نیامده دست ِ بیداری را گرفته باشد و رفته باشند. انگار که یک زجرِ توهّم‌آور امّا چشمِ آدم را بر روی واقعیت باز کند. مثل عشق، که اصلا نیامد اما انگار دل‌م از داغِ رفتن‌‌ش همیشه دارد در آتش می‌‌سوزد. همین‌قدر سخره‌آور. همین‌قدر ترحم‌برانگیز. انگار مرافعه برای هیچ. انگار زنده بودن، امّا برای مُردن ...
و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
آدم ها غمگینت می کنند،
با آمدن های بی موقع شان
با رفتن های ناگهانی، با حرفهای آزاردهنده ،با نبودنشان،
حتی گاهی اوقات با حضورشان !
آدم ها همه جوره غمگینت می کنند، چنگ می اندازند و پوستِ احساست را می خراشند..
خاطرت را می آزارند و تو نمی توانی رهایشان کنی ،چون آن ها را بیشتر از خودت می خواهی!
بیشتر از خودت دوستشان داری و برایشان احترام قائلی ..
احترامی کاذب برای شخصیت هایی که روز به روز بیشتر تو را غرق در حضورِ بی حضورشان می کنند.
احساس می کنی دنیا به ته اش رسیده و مرگ خنجرش را بیخِ گلوی زندگی ات گذاشته است!
اما به تو اطمینان می دهم زمانی می رسد که دیگر هیچکدام از این ها برایت اهمیت ندارد..
آنجا به کسی می رسی که جز او هیچکس نمی تواند حالت را خوب کند و مرهم دردهایت باشد،
آن یک نفر هم "خودت" هستی و بس!

و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.


... اما بیایید یک چیزی در گوش‌تان بگویم...
رفتن... نبودن...
نباید زیاد طول بکشد...
نباید عادت شود...
نباید گذاشت دلتنگی به حد نهایت برسد.
نباید گذاشت دل به دلتنگی خو کند...
یادش بگیرد و با آن کنار بیاید....
آدم نباید آن‌قدر برود ...
و دور شود ...
که از مدار جاذبه‌ی کسانی که دوستش دارند ...
خارج شود....
بگذارید در گوش‌تان بگویم...
آدمی که یک بار تا پای مرگ رفته باشد ...
و برگشته باشد، دیگر از مرگ نمی‌ترسد.
آدمی که یک بار تا سر حد مرگ دلتنگ شده باشد و زنده مانده باشد، دیگر از فقدان نمی‌ترسد...

بازنشر کرده است.


سکوت چه بلایی که بر سر آدم ها نمی آورد..
یک دنیا حرف نگفته صف میکشد پشت دیوار لب ها...
چه بغض هایی که دفن میشود در گلو...
حتی هوا هم هوای دلخوری میشود...
سکوت است دیگر..
شاید مملو باشد از حرف هایی که نیمه شب در صفحه ی چت هایتان تایپ شدند اما سرنوشتشان پاک شدن بود...
نه شنیده شدن...
سکوت هوای دلگیری دارد..
بغض سنگینی دارد...
غم سهمگینی دارد...
سکوت جنازه ی احساسی است که به دست خودمان به دار کشیده شده...

بازنشر کرده است.
حساب دنیا با آدم بابت مرگ، تسویه حساب نیست. مرگ فرجامی ناگزیر است، و ناگریز هم. همین‌ست که دنیا، مرگ را به کسی بدهکار نمی‌شود و کسی هم طلب‌ی بابت مرگ از دنیا نخواهد داشت. حساب آدم با خودش امّا فرق دارد. گاهی آدم به خودش یک مرگ بد‌هکار می‌شود. وقتی که نمی‌میرد از شرم. وقتی که نمی‌میرد از حقارت، از بی‌اصالتی. وقتی که نمی‌میرد از زنده نبودن ...
و ۱ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
می‌رسی به جایی که می‌شوی خسارت‌دیده. می‌رسی به جایی که می‌شوی حسرت‌زده. شوربختی امّا وقتی‌ست که می‌رسی به جایی که می‌شوی خسارت‌دیده‌ی حسرت‌زده. آدم بی فرصت ملغمه‌ی خسارت و حسرت‌ست. فرصت، مالکیت هم‌زمانِ زمان و توانایی‌ست. زمان بی توانایی‌ خسارت و توانایی بی ‌زمان حسرت‌‌‌ند، نه فرصت. برای همین‌ست که فرصت‌ یافتن عین خوشبختی‌ست. زمانی کافی برای توانستن. توانی در خورِ زمان. آدم بی فرصت آدمی شوربخت‌ست. آدمِ دمِ آخرِ ناتوان، تجسّم خسارت و حسرت‌ ...