مهدی (آرتا مهر)

من دچار خودم هستم من خودم و تنهایی خودم را دوست دارم تنهایی من انتخ.. بیشتر

مهدی (آرتا مهر)
۱,۵۵۷ پست
۱۹۹ دنبال‌کننده
۷,۳۴۰ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۶۰/۰۵/۰۳
گرفتار
فوق ليسانس
پیمانکار ساختمان
سیگار نميکشم
قد ۱۸۰، وزن ۸۰

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.

باران که ببارد ...
نام تو کامل می شود
؛
هی... هوای ابری !
/



... !/

لینک

نقاشی رنگ روغن اثر اریک اولسون
بازنشر کرده است.
هیچکس بهم نگفت خانومم😔

بجز ناظممون که میگفت خانومم اینجا باغ وحش نیس ندو 😕
بازنشر کرده است.
کشتی نجات
مجید بنی فاطمه
بازنشر کرده است.
.
بازنشر کرده است.
شریعه فرات، پیش روست و چند هزار سوار دشمن پشت سر.

سوار تشنه‌لب، لحظه به لحظه به آب نزدیک‌تر می‌شود، با مشک خالی بر دوش و شمشیری در دست و لبخند شیرینی بر لب.

لبخند، لب‌های ترک خورده‌اش را به خون می‌نشاند.

اسب در زیر پایش، به عقابی می‌ماند که مماس با زمین پرواز می‌کند.

آنقدر رعنا و رشید و بلند بالاست که اگر پا از رکاب، بیرون کشد، سرانگشتانش، خراش بر چهره زمین می‌اندازد.

«وقتی که تو بر اسب سوار می‌شوی، ماه باید پیاده شود از استر آسمان»

بخشی از کتاب سقای ادب و آب
اثر مهدی شجاعی
بازنشر کرده است.


امروز مرا در دل جز یار نمی‌گُنجد
وز یار چنان پُر شد، کاغیار نمی‌گنجد

در چشم پُر آب من جز دوست نمی‌آید
در جان خراب من جز یار نمی‌گنجد

رو بر در او سرمست، از عشق رُخَش، زیرا
در بزم وصال او، هشیار نمی‌گنجد
/
( عراقی )
/



... !/

لینک

چون پرده براندازد عالم بسر اندازد
جایی که یقین آید پندار نمی‌گنجد
بازنشر کرده است.
ﺳﻜﻮﺕ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻋﻼﻣﺖ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﻴﺴﺖ....

ﮔﺎﻫﻲ ﻭﻗﺘﺎ ﻧﺖ ﻣﻴﭙﺮﻩ
بازنشر کرده است.
( آدمی همواره جوش چیزی را می زند که ندارد )
ادّعای چیزی را می کند که در حسرت آن است
حسرت چیزی را می خورد که نتواند ادعایش را کند
در جهان واقعیت نسبی به دنبال حقیقت مطلق می گردد
با ضریب شانس شگفت انگیز یک در میلیاردها خلق می شود
( انعقاد نطفه ) و همواره خود را بد شانس و بدبخت می داند
دیگری را از چیزی منع می کند که توان انجامش را ندارد
اتهامی را به دیگران روا می دارد که موقعیت انجامش را ندارد
با یقین از چیزهایی سخن می گوید که خود به آنها شک دارد
و با تردید سخن می گوید راجع به آنچه یقین خود می پندارد
شگفتا طالب شنیدن چیزهایی است که دوست دارد بشنود و
همواره گریزان است از چیزهایی که باید بشنود
همواره به دنبال اسطوره می گردد و تمایلی به اسطوره شدن ندارد
ابراز تنفر از صفتی می کند که به کرات از او سر می زند
و خود را مبرّی از صفتی می داند که به آن آلوده است
هر جا و به هر قیمتی به نام همدلی دنبال باز شدن دو لب کسی
است تا رگبار نظرات خود را حواله نماید چرا که هیچ گاه کسی
حاضر نشده به این سخنان بیهوده گوش فرا دهد وگرنه
در خود نیاز به گفتن نمی دید

اقتباس از شراره خاموش عشق

تالیف : بابک حادث
بازنشر کرده است.
خوب پارک نکن دیگه😕
‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎
بازنشر کرده است.

گـُل حسرت مزن بــر ســـــر
كـه رنگــت زرد ميـگــردد.
،
خـجــالــت ميـكـشــد مـردی
كـه بــا نــامـرد ميـگــردد...
/



... !/

لینک
بازنشر کرده است.
‏دختره انقد از تو اتاقش استوری گذاشته که یه بار کرم مرطوب کننده ش گم شده بود، همه ریپلی کرده بودن:

"زیر تختت افتاده خانومی"😂😂
بازنشر کرده است.

با پرتو ماه، آیم و
چون سایه ی دیوار
گامی ز سر کوی تو
رفتن نتوانم...
؛
دور از تو
منِ سوخته در دامن شب ها
چون شمع سحر
یک مژه خفتن نتوانم...
/
( شفیعی کدکنی )
/



... !/

لینک