عشق پرسپولیس

قرمز خونم پرسپولیس جونم بیشتر

عشق پرسپولیس
۹,۴۵۱ پست
۱۱۶ مشترک
۵۹ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۲۷
مبنای تعداد هوادار رتبه ۲۲
مبنای تعداد ارسال رتبه ۲۰
‏قرار بود واسه دخترخالم خاستگار بیاد مامانش قبلش بهش گفته بود اگه اومدن یجوری رفتار کن که نگن تنبلی. تا اومدن نشستن از اتاق اومد بهشون‌ گفت بلند شید میخوام جارو بکشم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‏یه دونه مجسمه ی خروس داریم واسه اینکه تنها نباشه مامانم رفته واسش یه مجسمه ی مرغ خریده
حالا وقتی من به مامانم میگم زن میخام کانالو تغییر میده
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مامان ها یه رسمی دارن که هرچند وقت یه بار باید بگن: خدا یه بچه بهت بده عین خودت.
بعدم شاکی شی میگن من که نگفتم تو بَدی، فقط خواستم یه بچه عین خودت داشته باشی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مکالمه دخترا با مامانشون:
الو سلام مامان .....
باشه ...
باااشه ...
باااااشه ........
باااااااااشششششه ...
باااااشه دیگه ........
وای باشه خداحافظ

به همین برکت اگه غیراز این باشه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
از لحاظ روحی دوست دارم برگردم به اون دوران که مامان بزرگم میومد خونمون و کفششو قایم میکردیم که نره
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • مهران

    ممنونم آره واقعا یادش بخیر

  • مهران

    ای خدا یادش بخیر
    بابا بزرگم پول می‌داد می‌گفت با آبجی نصف کنید فکر میکردیم باید پولو از وسط نصف میکردیم تقسیم کنیم


    هییییی روزگار بد

مگو نشستن ما در سکوت بی‌ثمر است
همین که خلوت خود را شکسته‌ای هنر است
کسی به غربت من از تو آشناتر نیست
ولی شناختم از تو هنوز مختصر است
مرا به محکمه عقل می‌بری ، اما
هنوز در دل ما حکم عشق معتبر است
به حرف هیچ‌کسی اعتنا مکن جز عشق
که سرنوشت من و تو به دست یک نفر است
همیشه فرصت عاشق شدن مهیا نیست
مرا به حرف بیاور که مرگ پشت در است
روحت شاد
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
كاش قد دوست داشتنم بودم
آنقدر كه باران مى گفتى ، مى باريدم
سردت بود مى پوشاندم و
گرمت كه مى شد
ابرى
سايه بر سرت مى شدم
آنقدر كه دستم به ماه مى رسيد
خواب كه مى گفتى
شب مى كردم
و به آفتاب
كه هر وقت كه مى خواستى
صدايش مى كردم و
پنجره ات را روز مى كردم
كاش قد دوست داشتنم بودم
آن قدر كه صدايم مى كردى
دستم را دراز مى كردم
دستت را دراز مى كردى
آن قدر كه دوستم داشتى
مرا به نام كوچكم
صدا مى كردى
بازنشر کرده است.
یه دفعه از خونه همسایه مون دود بلند شد وحشتناک ماهم ترسیدیم گفتیم شاید خودشون متوجه نشدن بریم خبر بدیم😱😬
خلاصه رفتیم در زدیم و گفتیم بوی دود میاد و اینا...
اونا هم تشکر کردن😐
بعدش ظهر سر ناهار یه ظرف جوجه کباب برامون آوردن🙈🙈😓
بنده خداها تو رودرواسی گیر کردن😬😓
ماهم دیگه دود میبینیم میگیم ایشالله کبابه😅😁