فصل عاشقی

فقط مطالب و عکس های هاشقانه بیشتر

فصل عاشقی
۴,۳۵۴ پست
۷۴ مشترک
۴۵ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۴۱
مبنای تعداد هوادار رتبه ۳۰
مبنای تعداد ارسال رتبه ۲۹

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

کاربر فعال ماه مشخص نمی‌باشد.

همه میگویند که زندگی سر بالایی و سرازیری دارد
اما من میگویم: زندگی هر چه که هست، جریان دارد

میگویم تا خدا هست و خدایی میکند، امید هست
فردا روشن است
خدایا هرکسی برای هدفش زحمت کشیده اورا به هدفش برسان.
همانهایی که در آخر کارچشم امیدشان به توست

اگر در هر کاری به بن بست رسیدید این عبارت تاکیدی را با احساس تکرار کنید:

به یمن هدایت الهی راه درست را در پیش می گیرم جایی که راه نیست
خدا راه می گشاید
وقتی که در خانه هستید طوری رفتار کنید که جو خانه با نبودتان فرق داشته باشد

👈اگر هر بار که به خانه بر میگردید ساکت و خسته باشید ، حس سردی در خانه حکم فرما می شود
عشق را ترجمانی جز هوای تو نبود.
ولی من هنوز منتظر اون شهاب سنگ پدسگیم ک قرار بود دوازده اردیبهشت بخوره ب زمین
مگ ما مسخره ناساییم)):
تو همون ماه ی چیپس پنیر فینقیلی خریدم 30 تومن گفتم تو دلم نمونه
برا معلممون اشتباهی استیکر لب فرستادم
.
.
.
مستمر بهم بیست داد.

بغلش کن


جانا اگرم در سر کار تو 
رَود جان
از دادن صد جان دِگرم 
بیمِ خطر نیست... ^_^

کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود

ثروتمند مغروری به او رسید و با تکبر گفت

بکار از تو کاشتن است و از ما خوردن


کشاورز نگاه معناداری به او انداخت و گفت

دارم یونجه میکارم

دهنش سرویس لامصبD:

مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • amir

    تو جلسه خواستگاری:

    دﺧﺘﺮﻩ به ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕه: ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻦ !

    پسره ﻣﯿﮕﻪ: ۲۸ ﺳﺎﻟﻤﻪ ! ﭘﺰﺷﮑﻢ، ﺩﻭ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ لکسوس

    ﻣﺸﮑﯿﻪ! ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ، ﺗﮏ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ !

    و ﺷﻤﺎ ؟

    دختره چشماشو می بنده میگه: به ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﺴﺮت


یه ماه از تابستون گذشت و تفریح گوسفندا تو ییلاق از ما بیشتر بود :/


یارانه رو کی مدیریت میکنه که

تورم روش اثر نداره و مقدارش

ثابت مونده‌؟

کنترل ارز و دلار و طلا و اجناسم

بدید دست اون !!


میپرسم قصد خواب نداری جانم؟

دستی به موهای برهم ریخته اش میکشد و میگوید
تو صبحِ زود بیدار شده ای
خسته ای
همین نیم ساعت پیش گفتی گیجِ خوابم
فردا هم که باید صبحِ زود بیدار شوی
کلی هم کار داری
منطقی ست که بخوابی...
دوباره میپرسم قصد خواب نداری جانم؟
لبش را کج میکند و چند مرتبه پلک میزند و ابرو بالا می اندازد و میگوید نه !
میگویم قهوه را دم میکنی یا دم کنم؟
ادامه میدهد که منطقی نیست جانا!
تو بخواب!
میگویم اتفاقا خیلی هم منطقی ست!
شبی که تو بی خواب شوی
منطقی ترین تصمیم جهان در آن شب، به نام من ثبت میشود!
منطقی ترین تصمیم جهان
دو صندلی ست رو به روی هم
در نیمه ی تاریکِ خانه، کنارِ پنجره...
همراه دو فنجان قهوه ی تلخ و داغ
البته که با خنده ی شیرین ات همراه میشود...
همراه میشود با چشمان زل زده ات به چشمانم
به چشمانم که سرخ شده است، خمار شده است ، سخت بازو بسته میشود اما قیدِ خواب را زده...!
گیج و گنگ نگاهم میکند
ادامه میدهم که عزیزم کار و خستگی که همیشه هست
نگذار این روزمرگی برایمان تصمیم بگیرد!
برایش منطق خودت را تعریف کن...
حالا قهوه را دم میکنی یا دم کنم؟
میگوید دم میکنم...فقط یک بوسه به آن تصمیم منطقی ات اضافه کن که وقتی قرار است برایم شعر بخوانی نور ماه را از روی لب هایت بچینم...
میگوید و می رود و دفترچه ی شعرم دنبالش راه میافتد...

مشاهده ۱۶ دیدگاه ارسالی ...
  • mojtaba500

    سلام الی ممنونم امیدوارم حالت خوب و خوش باشه رفیق مراقب خودت باش

  • Panah

    سلام رفیق جان، خیلی ممنونممم مرسی الهی همیشه وهرلحظه توم خوب باشی و سالم و سلامت


عاشق که می شوی 

تمام جهان نشانی از معشوقه ات دارند
یک موسیقی زیبا
یک فنجان قهوه ی تلخ 
یک خیابان خلوت و ساکت 
به آسمان که نگاه می کنی 
کبوترانی که پرواز می کنند 
همه تو را امید می دهند 
حتما که نباید هدهد خبری بیاورد 
گاهی کلاغی هم از معشوقه ات پیام دارد 
جهان عاشقی زیباست  آنقدر زیباست 
که آواره شدنش هم زیباست 
مردن در عاشقی هم زیباست


باران

معشوقه ی پاییز است
وقتی این همه زیباست
نغمه ی رسیدنش ...
دلبری کردنش...
جانا
من پاییز باشم ، تو باران می شوی؟


چقدر دوست داشتنِ تو زیباست

وقتی نفس های دلی می شوی
که بی اراده برایت می تپد
و دست هیچ فاصله ای جلودارش نیست
از تو که می نویسم
گل سرخی در من
به مشاعره با باران می رود.

مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...

پاییز مرا عاشق می کند، باران عاشق تر

حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند؟