ꪑꪖꫀᦔꫀꫝ(کوچـہ باغ خاطره) مجنون با انگشت رویِ خاک مینوشــــــت . .
لیلی ؛ لیلی . .
پرسیدند چه میکنی؟!
گفت: چون میسر نیست مرا کام او ؛
عشــــــق بازی میکنم با نام او !'
± اینجوری باید عاشــــــق بود
❤️💋مرسی برا بودنت خواهری قشنگم💋❤️
سختترین و خوشبختترین چیزها
این است که کسی در رنجهایش،
در رنجهای ناخواستهاش،در ناخوشی هایش ،
در امتحانهای ناخواسته اش،در ناسازگاری روزگارش
عاشق این زندگی هم باشد !!
هرگز آدمی را ندیدهام که حالش با خودش، رابطهاش، زندگی و جهان شخصیاش خوب باشد و به دیگران بدی کند.
آنها که مدام در کار آزار دیگراناند، حالشان با خود و زندگی شخصیشان بد است.
باید حالت بد باشد که بتوانی بدی کنی...
امیر بیصدا
یا خدا
ꪑꪖꫀᦔꫀꫝ(کوچـہ باغ خاطره)