بارانی ها

چقدر زیباست ساده و روان باشی مثل بارون بیشتر

بارانی ها
۸۶۶ پست
۳۴ مشترک
۲۲ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۹۲
مبنای تعداد هوادار رتبه ۶۷
مبنای تعداد ارسال رتبه ۵۲

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

کاربر فعال ماه مشخص نمی‌باشد.

عشق
رو دوس دارم
اما خوب نیست
چون آخر سر میکشت
من
خندم میگیره
آخه
چرا اینقدر باحالی شما
شب تا صب تو آب نمک خوابیدینه
خ
ولی متاسفم خیلی به تونم تحملت کنم یک ساعته
....
اشک بغض درد
همه اینارو می تونی بایه لبخند ظاهری بپوشونی
اما بعدش چی؟
چی کار می خوای بکنی؟
شاعر میگه:
حالا ک میخوای بری...
گ*وه میخوری برگردی
از
من
نترس
من همونم که شکستیش
دیگع به
خودم اهمیت نمیدم
چون فهمیدم
خودمم خیلی رو مخ خودمم
من
ببخشید منی وجود نداره
اول جمله ام جمله ام به پایان رسید
من سال هاست که مرده ام
..

جنگ شده بود؛
پدری، شوهری، برادری، فرزندی رفت تا پدری، شوهری، برادری، فرزندی را بکشد...

نکند که به کشورش، همسرش، مادرش یا دخترش تعدی شود؛

و ژنرالها مدال گرفتند...




#دیدگاه

  • NEGIN

    .
    این شعر فوق العاده زیبا و پر از امید،
    تقدیم به همه شما دوستان عزیز♥️

    ماه من غصه چرا ؟!
    آسمان را بنگر
    که هنوز
    بعدِ صدها شب و روز
    مثل آن روز نخست
    گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
    یا زمینی را
    که دلش از سردی شب های خزان
    نه شکست و نه گرفت
    بلکه از عاطفه لبریز شد و
    نفسی از سر امید کشید
    و در آغازِ بهار
    دشتی از یاس سپید
    زیر پاهامان ریخت
    تا بگوید که هنوز
    پُرِ امنیتِ احساس خداست
    ماه من ، غصه چرا ؟!
    تو مرا داری و من هر شب و روز
    آرزویم ، همه خوشبختی توست
    ماه من! دل به غم دادن و از یأس سخن ها گفتن
    کار آنهایی نیست
    که خدا را دارند …
    ماه من!
    غم و اندوه اگر هم روزی
    مثل باران بارید
    یا دل شیشه ای ات
    از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
    با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
    و بگو با دل خود
    که خدا هست ، خدا هست هنوز
    او همانی است که در تارترین لحظه شب ، راه نورانی امید
    نشانم میداد …
    او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد
    همه زندگی ام ، غرق شادی باشد …
    ماه من! غصه اگر هست ، بگو تا باشد
    معنی خوشبختی ، بودن اندوه است …
    این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
    چه بخواهی و چه نه ، میوه یک باغــند
    همه را با هم و با عشق بچیین
    ولی از یاد مبر ،
    پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
    و در آن باز کسی می خواند
    که خدا هست ، خدا هست
    خدا هست هنوز ...


#دیدگاه

مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...

هر توقعی،

حتی توقع آرامش

بیقراری می آورد…



ﻣﻦ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﭘﻮﺳﺖ ﺗﻌﺼﺐ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﻃﺒﻘﻪ
ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﻴﺶ

ﺗﻨﻬﺎ ﭼﻴﺰﯼﻛﻪ
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ
ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ؛
""ﻛﺴﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ""
ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ .



دشمنی که
صادقانه کینه می ورزد


همیشه بهتر از دوستی است
که ریا کارانه ابراز محبت میکند.



فرق " آرامش و آسایش " چیست؟


مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...

نشسته در حیاط و ظرف چینـی روی زانــویش
اناری بر لبش گل کرده سنجاقی به گیسویش

قناری های این اطراف را بی بال و پر کرده
صدای  نازک  برخورد  چینـی  با  النگویش

مضاعف می کند زیبایی اش را گوشوار آنسان
کـــه در باغــی درختــی مهــربان را  آلبالویش

کســوف  ماه  رخ  داده ست  یا  بالا بلای  من
به روی چهره پاشیده است از ابریشم مویش؟

اگــر پیــچ امین الدوله بودم می توانستم
کمی از ساقه هایم را ببندم دور بازویش

تـو را از من جدا کردند هر باری به ترفندی
یکی با خنده تلخش یکی با برق چاقویش

قضاوت می کند تاریـــخ بیـــن خان ده با من
که از من شعر می ماند و از او باغ گردویش

رعیت زاده  بودم  دخترش  را  خان نداد و من
هزاران زخم در دل داشتم این زخم هم رویش

حامد عسکری