در گذشته ها پسرکی بوده ام با آتشی هیجانی با انرژی مضاعف تر از هر روزی ک میشد در پشت سرم رهایش کنم.
جوانکی جاهل بودم ک عاشق شدم و تهمت ها دیدم ، زخم زبان ها دیدم. اما از یک گوشه ای دستی سمتم دراز شد و بوسه ای شد بر زخم هایم.اما ناگه دوباره رها شد این دستانم.
حال برگردیم به سوالت، از من پرسیدی کجا ماندهام؟
من سال هاست در تاریکی حقیقتها میان رفتنها و ماندن ها محو شدم.من از خودم دور شده ام.
اما همینک جایم را پیدا کردهام.سنگ ساکتی شدهام ک قرنها اجازه نخواهم داد تا کسی طوری لمسم کند ک یادم بیاید زندهام من فقط از درون یخ زدهام.دوردست ها ایستادهام، و تماشای جهان دیگر رنجم نمیدهد. لاک پشت پیر دچار نسیانم و فقط چشمبهراه آن بوسهی سرد آخرم ک دیگر از رسیدن به آرزو هایم دست کشیده ام.
به کسی که دوست قدیمی نداره شک کنید
به آدم خیلی تنها شک کنید
به کسی که دوستاش رو خیلی سریع عوض میکنه
و همه رو جز خودش مقصر میدونه، حتما شک کنید و وارد رابطه نشین.
AYSAN
خیلی بدِ...
خیلی💟
AYSAN
واقعا...