گروه ادبی آوَش

داستانهای کوتاه به صورت خاطرات گرد آوری شده بیشتر

گروه ادبی آوَش
شعر و ادبیات
۱۳,۳۶۸ پست
۲۷۰ مشترک
۷۴ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۱۳
مبنای تعداد هوادار رتبه ۱۸
مبنای تعداد ارسال رتبه ۱۶
نه

این برف را دیگر

سر ِ باز ایستادن نیست ،

برفی که بر ابروی و به موی ما می نشیند

تا در آستانه ی آیینه چنان در خویشتن نظر کنیم

که به وحشت

از بلند ِ فریادوار ِ گُداری

به اعماق ِ مغاک

نظر بردوزی .

باری

مگر آتش ِ قطبی را

بر افروزی .

که برق ِ مهربان ِ نگاه ات

آفتاب را

بر پولاد ِ خنجری می گشاید

که می باید

به دلیری

با درد ِ بلند ِ شبچراغی اش

تاب آرم

به هنگامی که انعطاف قلب مرا

با سختی ِ تیغه ی خویش

آزمونی می کند .



نه

تردیدی بر جای بنمانده است

مگر قاطعیت ِ وجود ِ تو

کز سرانجام ِ خویش

به تردیدم می افکند ،

که تو آن جرعه ی آبی

که غلامان

به کبوتران می نوشانند

از آن پیش تر

که خنجر

به گلوگاهشان نهند .

احمد شاملو
گاهی احساس میکنم مثل نگهبان موزه ای هستم موزه ای عظیم و خالی که هرگز کسی پا به آن نمیگذارد و من در آنجا مراقب کسی جز خودم نیستم
بازنشر کرده است.
همیشه فکر می‌کردم که آنچه مرا از پیری متنفر می‌کند، چروک صورت، لرزش دست‌ها و ناتوانی تمام و کمالی‌ست که تمامیتم را زیر سوال می‌برد! اما حالا نظر دیگری دارم!
آن چیز که در پیری مرا بیشتر آزار میدهد این است که در مقابل انبوه خاطراتت تنها باشی!

چارلز بوکفسکی
بازنشر کرده است.
برایش نوشتم:

گر عاشق مایی
عاشق تر از آن باش که در فکر بگنجد..

❤️
بازنشر کرده است.
ویرون بشی ای دل...
بازنشر کرده است.
‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌.

اگر من خدا بودم
تو باید حبه‌ای انگور می‌شدی
در جامی از شراب ..
مثل صدای تو.....🍇🍷
بازنشر کرده است.
.
برایم نوشت؛
بیار باده و بختم بلند کن
زان حلقه‌های زلف دلم را کمند کن

مجلس خوش است و ما و حریفان همه خوشیم
آتش بیار و چارهٔ مشتی سپند کن



مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
‍ سلام! حال همه‌ی ما خوب است
سلام!
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!

تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار ... هی بخند!

بی‌پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذرد
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
یادت می‌آید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟

نه ری‌را جان
نامه‌ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت می‌نویسم
حال همه‌ی ما خوب است
اما تو باور نکن!

سید علی صالحی
اندازه لیاقت کَسی رو نمیشه تغییر داد،

آدما بر اساس
ارزش و لیاقتشون
مسیرشونو انتخاب میکنن ..
ساعت زندگی ات را به افق آدم های ارزان قیمت کوک نکن،زیرا یا خواب می مانی یا عقب........

سلام و درود بامدادتان دلنشین
سهم امروزتان شادی باد
بازنشر کرده است.
باید به مردم اثبات می‌کردم
که چقدر اشتباه فکر می‌کنند
که وقتی پیر می‌شوند.
دیگر عاشق نمی‌شوند.
آن‌ها نمی‌دانند که وقتی دیگر عاشق نشوند، پیر می‌شوند.
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
عشق همیشگی است، این ما هستیم که ناپایداریم. عشق متعهد است و مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتـماد است، اما مردم نیستند.
((لئوبوسکالیا))
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
به تو نگاه می کنم ،
خورشید ، در تن من میرقصد ..
به تو نگاه می کنم ،
تمام جانِ من گرم میشود ..
به تو نگاه میکنم ُ گلهای خانه ،
میوه می دهند ..
به تو ،
به چشم هایت ،
به سُرخی گونه ی چال شده ،
آن لبِ به غنچه نشسته ات قسم ،
نگاه کردن به تو ..
یعنی ،
خورشید ِ زندگیم طلوع کرده است ...!!

آخر هفته ها را برای دلمان زندگی کنیم ..

پریناز ارشد