بالاخره یک روز تمام میشود؛
این دنیا با تمام سربالاییها و سرپایینیهایش...
آدمی که تو را رنجاند،
اویی که تو را خنداند،
کسی که قلبت را به درد آورد،
اویی که آرامت کرد،
کسی که اشکهایت را دید و لبخند زد،
اویی که اشکهایت را پاک کرد و یا، با تو اشک ریخت..
کسی که تمام وجودش پر از مهربانی بود،
و اویی که...
با همهی آنها، روزی جایی دور از اینجا رو به رو میشوی؛
یا با لبخند به هم نگاه میکنید،
و یا فقط به هم، نگاه میکنید...!
آنجا دیگر کسی نمیتواند؛ چشمانش را روی قلبی که شکست، بغضی که به گلویی نشاند، اشکی که جاری کرد، زندگی شیرینی که خرابش کرد، دروغی که گفت.. ببندد.
چون همان وقت که اینجا چشمانش را روی تمام اینها بسته بود؛ کسی بود که چشمانش همه چیز را ثبت میکرد و به خوشخیالی آن فرد، لبخندی تلخ میزد..
گاهی باید کنار گوش تمام بیگناهانِ دلشکسته و پر از بغض دنیا آرام گفت: غمت نباشد؛ کسی که اینجا چشمانش را بست؛ جایی دیگر بخواهد یا نخواهد چشمانش باز خواهد شد، گوشهایش هم. و همان وقت اشکی را که جاری کرد و ندید؛ میبیند. و صدای قلبی را که شکست؛ میشنود. میدانی؟ تنها خوبی این دنیا این است که، تمام میشود..
آرام بگیر...
آنجا،
جای دیگریست..
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو برف و کولاک زده راه خراب است نرو
این جماعت همه گرگند مبادا که تورا پی یک شام بزرگند مبادا که تورا
دانه و دام زیاد است مبادا که تورا خشم و اوهام زیاد است مبادا که تورا
تا مبادا که تورا باز مبادا که تورا باز مبادا که تورا …
بار غم سالیان را بر دوش میکشیم و نمیدانیم کولهبار قرار است تا به کی بر دوش خستهمان سنگینی کند.
این جهان برای تحمل، حنجرهای میخواهد بیپروا. باید زد زیر آواز. بی ترس از دیوانه خطاب شدن یا عاشق خطاب شدن. مردم بیش از هر عضو دیگری از زبان و انگشت اشارهشان استفاده میکنند. بگذار ما را با انگشت نشان دهند بگذار پشت سر ما تا میتوانند حرف بزنند. ما صدایمان را بلند میکنیم و با حزن میخوانیم: ساغرم شکست ای ساقی...
از مشمئز کننده ترین افراد،می توان کسانی را مثال زدکه درباتلاق گذشته ای مسموم مشغول دست و پا زدن هستند،خاطره بازی با عشقی مسموم،دلبستگی به تعلقاتی که اگر خوب بودند قطعا امروز حضور داشتند،سعی مذبوحانه در فلسفه بافی های مضحک و احمقانه که به نتیجه گیری های صوفی محور ختم می شود،رها کردن خود می توان به تنهایی بخشی از بقا باشد،دست و پا زدن در گذشته از تو یک احمق می سازد شاید خودت متوجه نباشی.