کافه تنهایی

کافه تنهایی - خاطره های منو تو بیشتر

کافه تنهایی
شعر و ادبیات
۱۴,۹۷۹ پست
۵۱۰ مشترک
۱۰۸ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۶
مبنای تعداد هوادار رتبه ۱۰
مبنای تعداد ارسال رتبه ۱۵
و اُمیـد،از پیلـه‌های‌ مُـرده هـم پـروانـه می‌سـازد🌱🦋
میکس رپی اوردم خدمتتون

خواننده ها----->علی سورنا،بهرام،حصین،شایع،ابراهیم تاتلیس
بازم میکس رپی بینظیر اوردم براتون

خواننده ها------>پیشرو،حصین،امیرخلوت،Nas
,snoopdogg
مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
  • (mehdi (craze poet

    اهدنا صراط المستقیم
    راه کسانی است که به غیر...نی ها ایمان آوردند و مسلمان شدند
    قال مهدی

  • ravaniii

    اهدنا صراط المستقیم
    راه کسانی است که به غیر...نی ها ایمان آوردند و مسلمان شدند
    قال مهدی


    به به

پر حرفم از بس تنهام
از دوری تو ترس پره توی شب هام
از دوری تو حواستم نیست
نه نه نه حواستم نیست


خواننده------->احسان دریادل
پ.ن:میخوام گریه کنم فقطططط
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
ینی از عید به اینور کلا آپلود موزیکا اذیتم میکنن
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • sina

    بکششون
    تا الآن هیچی آپلود نشده


    لینک قابل اجراشون را بزار که بشه شنیدشون

  • ravaniii

    لینک قابل اجراشون را بزار که بشه شنیدشون

    نه اول دق میدن یهو درست میشن

دوازده شدددد
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بریم گوشیو بزنیم به شارژ ساعت دوازده بیایم
80%هست ولی زیر صد قبول ندارم
بچه ها خدایی شما حاضرید؟؟؟
نظر منو بخواید که اصن فکرشم نکن
مشاهده ۲۸ دیدگاه ارسالی ...
لاس باید فی البداهه و در لحظه باشه،این چیزای تکراری که حفظ کردین خیلی خزه

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل
جانب عشق عزیز است فرومگذارش
صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش



بازنشر کرده است.
جمعه‌ها دردناک‌ترین روز‌ها برای من بودند. غروب که می‌‌شد، میفهمیدم، آنهم برای هزارمین بار، که عشق و دوست داشتن و حتی انتظار میتواند آنچنان بی‌رحمانه یکطرفه باشد، که هر بار ‌به روحِ خسته ی خود مراجعه می‌‌کنی‌ و هر وعده ی کوچکی با خودت و با دلت، آنقدر بیگانه و دور از دسترس به نظر می‌رسد، تا به راحتی‌ یک آب خوردن بتوانی‌ خودت را جا بگذاری و ‌جوری گم و گور شوی که نه به یافتنت امیدی باشد نه حتی حسرتی برای نبودنت. جمعه‌ها میفهمیدم، آنقدر خاموش مانده ام، که اگر از خودم نگریزم، بی‌ تاریخ‌ترین سایه ی روزگار خواهم بود
دلتنــگ آغــوشــت... حتــی ســرد
مــن بــه تنهــايــي زيــر پــوستــي يــک اسکيمــو،

ايمــان دارم!

تنهــا اوســت کــه

قــدر يــک آغــوش ســرد را هــم ميــدانــد . . .

شاعر: هومن شریفی
فــرط بــی کســی
صــدایــی کــه از جیــب پــالتــوی مــن مــی آیــد،

از آن هیــچ مــوبــایــل نــداشتــه ای،

نیســت!

دستــان نیمــه آهنــی مــن اســت

کــه دارد از فــرط بــی کســی،

زنــگ مــی زنــد . . .

شاعر: هومن شریفی
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﻧﺴﺎﻥ

ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ

ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ

ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ

ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻔﺮ ﻭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼﺍﺳﺖ…
بهترين راه ارتباط گرفتن با ديگران

و جذب انرژی های مثبت,

لبخند می‌باشد…