کــــــــافه شعــــــــر

اینجا جاییست که اگر شعری آرامتان کرد دعایی به حال شاعران بد حالش کنید.. بیشتر

کــــــــافه شعــــــــر
شعر و ادبیات
۷,۲۸۳ پست
۳۶۱ مشترک
۹۷ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۱۰
مبنای تعداد هوادار رتبه ۱۱
مبنای تعداد ارسال رتبه ۲۲
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام
دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته ام
دوست می دارم
بازنشر کرده است.
”پدرها حرفهای نامفهومی می‌گویند
سپس روزگار آن را برای ما
توضیح می‌دهد! “
بازنشر کرده است.

«و القعود معاک فیه رائحة برعم الکرز..»

‏و کنار تو بودن
عطر شکوفه‌های گیلاس را دارد...



دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.

تو مرا به خنده گفتی که هنوز دوست داری
چه دروغ دلنشینی
چه فریب آشکاری...



_مقیمی🦋
دیدگاه غیرفعال شده است.
مامان،اون کیه؟🥲😭
بازنشر کرده است.

کاش می‌آمدی
این‌ روزها احتیاج دارم قلب انسان دیگری
کنار قلب من بتپد...



دیدگاه غیرفعال شده است.
📳 پاسخی دیگر مقایسه دو دوره اقتصادی
💶 تصویر یک پنج هزارتومانی رو کنار یک شونه تخم‌مرغ گذاشتن و در مورد قدرت خرید مردم در ۱۰ سال پیش با الان قیاس کردند
✅ درحالیکه اگه صرفا قیمت اجناس بدون درامد مردم رو مقایسه کنیم هرچه به گذشته برگردیم شرایط بهتر بوده مثلا زمان پهلوی از الان و دوره قاجار از پهلوی بهتر بود و بابت خرید اجناس پول کمتری می‌دادیم 🤔🙄؟؟
درحالیکه باید قیمت اجناس و درامد رو باهم ببینیم. باید ببینیم میزان درامد افراد در اون دوره چقدر بوده❗️

پ ن :
البته نمیگیم شرایط اقتصادی خیلی خوبه ولی اونقدری که اینا سیاهنمایی می‌کنن هم نیست
چو مرغِ شب خواندی و رفتی

دلم را لرزاندی و رفتی

شنیدی غوغای طوفان را

ز خواندن وا ماندی و رفتی

به باغِ قصه به دشتِ خواب

سایۀ ابری در دلِ مهتاب

مثلِ روحِ آزردۀ مهتاب

دلم را لرزاندی و رفتی

چو مرغِ شب خواندی و رفتی

تو اشکِ سردِ زمستان را

چو باران افشاندی و رفتی

سیاهِ شب لاله‌افشان شد

کویرِ تشنه گلستان شد

تو می‌آیی های تو می‌آیی

ز باغِ قصه ز دشتِ خواب

ز راهِ شیریِ پُر مهتاب

تو می‌باری چون گلِ باران

به جام نیلوفرِ مرداب

شعری از محمدابراهیم جعفری
لیلا دوباره قسمت ابن‌السلام شد

عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد

می‌شد بدانم این‌که خطِ سرنوشتِ من

از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟

اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت

وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد

گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت

دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد

شعر من از قبیلهٔ خون است، خون من،

فواره از دلم زد و آمد کلام شد

ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را

شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد

بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!

این داستان به نام تو، این‌جا تمام شد

شعری از حسین منزوی
بازنشر کرده است.

از دست نده کسی را که
وقتی اسمت را میبرد
گویی مکان امنی را توصیف میکند...





دیدگاه غیرفعال شده است.
اولین درسی که امسال گرفتم تا الان این بود که فهمیدم وقتی یه چیزی رو می‌خوای....
بعد تلاش می‌کنی با کمک یکی ...که بری به دستش بیاری....
ولی توی مسیر ...بعد مدت‌ها ...می‌فهمی دیگه اونو نمی‌خوای...
چون اون کسی که کمکت کرد به اون برسی... قشنگ تر بود...

و اون خداست
...
مشاهده ۳۴ دیدگاه ارسالی ...
وضعیت کنونی اسرائیل
اونی هم که فرار کرد آمریکا بود 😄
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
⛱شازده کوچولو: به نظر میرسه آدم چیزای زیادی برای خوشبخت بودن لازم داره.
گفتم: نه اینطور نیست. خوشبختی از بودن میاد نه از داشتن؛ از تقدیر و قدردانی بابت هر آنچه الان داری، نه عجله برای بدست آوردن چیزایی که نداری.
آسون‌ترین و مستقیم‌ترین راهِ خوشبختی خوشحال کردن آدم‌هایی هست که در اطرافمون هستن. عشق رو باید با عشق ورزیدن یاد گرفت. همه‌ی ما توانایی عشق ورزیدن داریم، حتی با یه لبخند، چون این‌کار به همون اندازه به خود ما انرژی میده که به کسی که بهش لبخند زدیم.
📚 بازگشت شازده پسر
👤 الخاندرو گیلرمو روئمز
چونکه اسرارت نهان در دل شود
آن مُرادت زودتر حاصل شود

مولوی
بازنشر کرده است.
گاه آن کس که به رفتن چمدان می بندد
رفتنی نیست، دو چشم نگران می خواهد

*****