Nasrin mon
۱,۷۶۸ پست

تصاویر اخیر

کاش خطی بنویسی و دلم باز شود
کاش اصلا برسی از در و آغاز شود

عشق دیوانه کند باز مرا تا هر شب
از شراب تن تو، شهر چو شیراز شود

مثل باغ ارمی، بوی بهار نارنج
از لبت سر زده، ای کاش لبت باز شود

چند روزیست که خاموش‌تر از خاموشم
هی به امید صدای تو که آواز شود

کاش می‌شد بنویسم که چه حالی... اما
عشق بهتر که زمین‌خورده‌ی ایجاز شود

پشت این بیت زنی عاشق مردی شده است
تا به فرمان غزل پرده بر این راز شود

کاشکی شعر نیاید به زبانم دیگر
یا فقط عشق شما قافیه پرداز شود.

بازنشر کرده است.
ساز دنیا از برایم دائماً بد می‌‌زند
ساز تنهای و غم‌ها را چه ممتد می‌زند

با دلم سازِش ندارد هیچ این دنیای سرد
ضربه‌های سخت و کاری را چه بی حد می‌زند

نماز عشق می‌خوانم قنوت یارب اش باتو
دعای وصل بر لب‌ها و آمین گفتنش باتو

عجب عطر خوشی امید پیوند دو دل دارد
هوا از عشق لبریز است تنفس کردنش باتو

ز پا تا سر فرو رفته در آب جذب دریایت
من آن مستغرقم در تو زهی جزر و مدش باتو

چو اژدر مار سنگین دل ببلعد هوشیاری کن
عصای مهر بخشیدم که موسی گشتنش باتو

ز سرتاسر حیاتِ عمر یک روز است سهم عشق
به پایین می‌کشم شب را طلوع شمس آن باتو

کتاب زندگانی هست سرشار از مسائل لیک
قواعد در پی عاشق شدن می‌آید و حل کردنش باتو

انقدر ناز نكن خنده نكن عشوه نكن بوسه بده

ورنه يكباره تورا با همهٔ سفره بغل خواهم كرد

بازنشر کرده است.
بوسدمش و به دفترِ بوسه‌ها نوشتم:

نبودید که امروز "جانم به لب رسید"

دیگران را اگر از ما خبری نیست چه باک
نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای؟!

- شهریار
بازنشر کرده است.
مرا به مشاعرهٔ آغوشت
دعوت کن من یک خط بوسه از لب‌هایت
می‌نویسم
تو یک کتاب آغوش از آغوشم بنویس

تو بخند و بهانه‌ای برای بهار باش

هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو

کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود

خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

هر زمانی کز فراق ات رنجِ دوران می‌کِشم

می‌نشینم چند ساعت خوب قلیان می‌کشم

من حسادت می‌کنم بر لولهٔ قلیان تو

طعنه بر من می‌زند یارت به من لب می‌دهد

آتش از وسط معرکهٔ ما چو گذشت

شعله از بوسهٔ ما نام گرفت خاطره شد

"ای که از کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گذری"

تو مگر کوچه برای گذرت کم داری؟!

ای که از کوچهٔ مادر زن ما می‌گذری

بر حذر باش که دختر به تو هم نندازد!!

بوسه‌ای گم کرده‌ام در پشت بام خانه‌تان

اشتباهى گر خورد بر صورتت عيبى ندارد