مائـבه(کوچـہ باغ خاطره)

نازنین

امیر بیصدا



دوستان خوبم خوش اومدین مقدمتون گلباران

بعضیها ب چشم میشینن
موقتیه

بعضیها ب دل میشینن
طولانے مدته

بعضیها ب جان میشینن
ابدیه👌❤️

#پایان انرژی روزانه .حال دلتون خوب .بهترین ها نصیب قلب مهربونتون دوستان گلم .

#کوچه باغ خاطره

♥️🍃

من‌ ایمان‌ دارم!
با تو سبز خواهم‌ شد🍃

ایمان‌ دارم!
با تو فعلا نشد
شد می‌شود"☁️

ایمان‌ دارم!
که هستے"
ایمان‌ دارم!
هوایم‌ را‌‌ داری:›

تو همیشه هستے♥️
+خٌـدا..!

❤️نفـــسِ گـــرم تـــو
🕊عشـــق است و
❤️ مرا راحت جــــان

🕊بودنت عشــق ترین
❤️حالتِ عـشـــق
🕊است بــِـــدان...

ما هر روز هر دقيقه، هر ثانيه به موفقيت فكر ميكنيم اما يك روز بعد، يك هفته ى بعد، يك ماه بعد يادمون ميره و انگار سست ميشيم

ميدونى چرا؟ چون اين اصلا مسير موفقيت نيست
موفقيت فقط به فكر كردن نيست، بعدش حتما بايد كار كرد
يادت باشه هر موقع هر كسى بهت گفت نميتونى به اين دليله كه خودش نميتونه و ميخواد مانع تو به سمت خواسته هات بشه به حرف هاى ديگران اهميت نده و با انگيزه تر ادامه بده

💞🍃💞

✍چه زیبا میگوید نلسون ماندلا.....

ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ؟

"ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ
"ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ
ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ... !
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ
ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻠﺪﺍﻥ
ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻡ،
ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ...!
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

به کسی که دوستش داری ""دلبسته""
باش نه وابسته !

👌👌

دیروز زنی را دیدم که مرده بود
مثل ما نفس می کشید اما مرده بود…
راستی یک زن چطور می میرد؟
یا لبخند به لب ندارد،
یا آرایش نمی کند،
یا دست کسی را نمی فشارد،
یا منتظر آغوشی نیست…
یا حرف عشق که می شود
پوزخند می زنند.

زمان کند میگذره وقتی منتظری.
زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.
زمان کشنده ست وقتی غمگینی.
زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.
زمان بی پایانه وقتی دردی داری.
زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.

توجه کن:
زمان با توجه به اتفاقات درون تو می‌گذره
نه عقربه‌های ساعت!

عذاب است این جهان بی تو ...
مبادا یک زمان بی تو
به جانِ تو که جان بی تو
شکنجه ست و بلا بر ما .

نامه ای برایت می نویسم
که چشم هایت را نوازش کند ،
دلت را نمیدانم ؛
این روز ها نوشته هایم سر ریز دلتنگی ست ...
اگر نامه ام نم داشت و بوی گلاب میداد ..
بدان اشک گل هاییست که لای کتاب های شعرم ،
برای تو بی تابی میکنند ... !

برای هر کسی،
یه اسم توی زندگیش هست که
تا ابد هر جایی اونو بشنوه،
ناخودآگاه برمیگرده به همون سمت!
یا از روی ذوق...
یا از روی حسرت...

موهایت را بباف
بگذار جهان دوباره آرام بگیرد...

می‌خواهم
فراموشت کنم،
اما دلم
دوستت دارد...

ما نسل بوسه های ممنوع ایم
عشق را
میان لبهای هم
پنهان کردیم تا نمیرد
بعد از ما
شما نسلِ آزادیِ بوسه
در خیابان خواهید بود
عشق را
با لبهایتان فریاد بزنید تا زندگی کند

چقدر محال ست !
آمدنت را می گویم .
در این دنیا که همه چیز ،
براساس قانون احتمالات
بناشده ست ،
چرا این آدم ها
مرا که چشم انتظار برگشتنت
هستم دیوانه می پندارند؟
یعنی برگشتنت این قدر
محال ست ؟ . . .

بهتریڹ

نقاش دنیا

هم ڪہ باشے

زیباتریڹ انتظار را

چشم ها مےڪشند ...