| امین |
| ۷۹۳ پست |
| ۵۵ دنبالکننده |
| ۴۴,۵۷۹ امتیاز |
| مرد، مجرد |
| آروم و عادی |
| ليسانس |
| تکنسین دارویی |
| دین اسلام |
| ايران، خوزستان، اهواز |
| زندگی با خانواده |
| سربازی رفته ام |
| سیگار نميکشم |
| گرایش سیاسی ندارم |
کجا باید برم یه دنیا خاطرت تورو یادم نیاره
کجا باید برم که یک شب فکر تو منو راحت بذاره
چه کردم با خودم که مرگ و زندگی برام فرقی نداره
محاله مثل من توی این حال بد کسی طاقت بیاره
کجا باید برم که تو هر ثانیم تورو اونجا نبینم
کجا باید برم که بازم تا ابد به پای تو نشینم
قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم
دیگه هرجا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم
جوونیمو سفر کردم که از تو دور شم یک دم
منو هر جور میبینی شبیه یک سفرنامم
شبیه یک سفر نامم
کجا باید برم که تو هر ثانیم تورو اونجا نبینم
کجا باید برم که بازم تا ابد به پای تو نشینم
قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم
دیگه هرجا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم
دوستم داری ميدانم باز دوست دارم که بپرسم گاهی
دوست دارم که بدانم امروز مثله ديروز مرا ميخواهی
دوستم داری ميدانم باز دوست دارم که بپرسم گاهی
دوست دارم که بدانم امروز مثله ديروز مرا ميخواهی
از هوايت قفسم را پر کن از هوايت قفسم را پر کن تنگ درياست برای ماهی
اشک عشقست عشق عشقست عشق عشقست عشق عشقست
چه بر لوحی زر بنويسند چه برگی کاهی
اشک عشقست عشق عشقست عشق عشقست عشق عشقست
چه بر لوحی زر بنويسند چه برگی کاهی
کوچه به کوچه خونه به خونه
دنبالت گشتم منه دیوونه
سایه به سایه دنبالت کردم
اما گم شدی دورت بگردم
بارون می بارید چشمام نمی دید
قلبم یه لحظه صدات نشنید
به هم می ریزه تموم دنیام
وقتی تو نیستی من خیلی تنهام
گریه ام می گیره وقتی که حرفام از یادت میره
یادت می افتم یادت می افتم یادت می افتم بارون می گیره
جایی نمیرم وای چه دلگیرم از دنیا سیرم
بی تو میمیرم بی تو میمیرم بی تو میمیرم
چشمامم بستم خسته ی خسته ام
با عکسات اینجا تنها نشستم
تو رو ندارم هی بد میارم
دلم گرفته از روزگارم
چشمامم بستم خسته ی خسته ام
با عکسات اینجا تنها نشستم
تو رو ندارم هی بد میارم
دلم گرفته از روزگارم
♫♫♫
ازت متشکرم دیوونه ی من
از این که چشم به این دنیا گشودی
از این که پا تو زندگیم گذاشتی
از این که پا به پام همیشه موندی
ازت ممنونم ای تنهای عاشق
که یادم دادی دستاتو بگیرم
اجازه دادی با تو هم نشین شم
تو جون دادی به این احساس پیرم
ازت متشکرم دیوونه ی من
ازت متشکرم دیوونه ی من..
♫♫♫
کسی جز تو ، تو قلبم جا نمیشه
تو پای عشقو به قلبم کشیدی
تونستی با بد و خوبم بسازی
تو طعم سختی رو با من چشیدی
تو یادم دادی با چشمام بخندم
به اون روزای تلخم بر نگردم
از این ناراحتم کم با تو بودم
باید زودتر تو رو پیدا می کردم
از این ناراحتم کم با تو بودم
شبای بی تو من بی خواب میشم
کسی هم اسم تو هر جا که باشه
مثل پروانه ها بی تاب میشم
ازت متشکرم دیوونه ی من
ازت متشکرم دیوونه ی من…
دنیا رو وقتی که قراره بی تو تنهاشم نمیخوام
چیزی به جز اینکه بتونم عاشقت باشم نمیخوام
دیدار من با تو اگه حتی تو خوابم باشه خوبه
اما اگه باید صبح از این خوابِ خوش پاشم نمیخوام
ای کاش حقم از تمومه زندگی تنها تو باشی
من عاشق تنهایی ام تنها بشم اما تو باشی
تصمیم میگیرم که تا وقتی که زنده م غرق باشم
اما فقط وقتی که توو اعماقه این دریا تو باشی
تمومِ زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره
تمومه زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره
عشقی که بعد از صد سال بازم مثله روزایه اولش بجوشه خوبه
از کل دنیا کُنجِ دله تو جایِ من تنها همین یه گوشه خوبه
هر جور باشی دوستت دارم
مجبورم از دستت ندم چون زندگیمی
با من بساز و دنیامو نسوزون
هر جور میتونی بمون یار قدیمی
تمومه زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره
تمومه زندگیمو فقط با یه اشاره
بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره
تو لب تر کن ببین من چقدر دیوونه میشم
دیوونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره
تو يه ذره ام شبيه کسی که پاره ی تنم بود نيستی
تو عوض شدی که حالا سر هيچ و پوچ تو روم وا می ايستی
ته چشمات امروز دنباله يه خورده احساس بودم
کمترين حقه منه من که باهات اين همه رو راست بودم
اينقده دور شدی و مغرور شدی
که ديگه کور شدی عشقمو نميبينی
تو که ميری با خياله راحت ولی سرنوشتمو نمبينی
سنگ شدی اهله جنگ با همه ی رنگ شدی که باور کردم
که از وقتی عاشقت شدم فقط حالمو بدتر کردم
آخه با هر کی به غير از من حالت خوبه يعنی چی
فردايه خودت چی ميشه حالا امروزه من هيچی
بهتر ميشه حتما بعد از تو دنيای من اما تو
مجبور ميشی آخر يه روز پس بگيری حرفاتو
اينقده دور شدی و مغرور شدی
که ديگه کور شدی عشقمو نميبينی
تو که میری با خیاله راحت ولی سرنوشتمو نميبينی
سنگ شدی اهله جنگ با همه ی رنگ شدی که باور کردم
که از وقتی عاشقت شدم فقط حالمو بدتر کردم
قلب من می گه که هستی ، اما چشمام می گه نیستی
خیلی سخته
باورم شه ، که تو پیشم دیگه نیستی
بگو که هنوز چشاتو ، رو به عشق من نبستی
چشم من می گه تو
رفتی ، اما قلبم می گه هستی
حالا که همش خیاله ، بذار دستاتو بگیرم
بذار تو فرض محالم ،
با تو باشم تا بمیرم
بذار عاشقت بمونم… بذار عاشقت بمونم… بذار عاشقت بمونم….
سر رو شونه هات میزارم ، تا که گریمو نبینی
نمی خواستم که
برنجی ، نمی خواستم که ببینی
گریه های بی صدامو ، اشکهای بی انتهامو
دونه
دونه پس می گیرم ، با تو نفس می گیرم