.
۴,۶۳۵ پست
۱۵۷ دنبال‌کننده
۴۷,۸۰۷ امتیاز
زن
عاشق

تصاویر اخیر


دخترم خیلی بی حوصله هستش غذا نمیخوره با سرنگ یکم آبمیوش دادم فکر کنه دارو هست بخوره نمیدونم چیکار کنم

مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.

فرشته بهتری؟


پستاشو کامنتاشو خوندم دلم گرفت  

مشاهده ۲۶ دیدگاه ارسالی ...

روزتون آروم
بازنشر کرده است.

@mylove12

آسه میای آسه میری که گربه شاخت نزنه؟

ناهار خوردین؟

مشاهده ۱۶ دیدگاه ارسالی ...

دخترم خندید دیدم یه دندون خییلی کوچولو داره در میاره ذوق مرگ شدم


روزتون آروم فعلنی

اين روزها

دارم با خيال ِ آمدنت

تصوير مي بافم.

تو حتمن براي من يك طالع ِ شيرين

از طعم ِ دوست داشتني ِ عسل خواهي آورد.

اسم دخترونه و پسرونه بگید که به آیدا بیاد
مشاهده ۱۹ دیدگاه ارسالی ...
  • فدات عشقم
    واسه پسرم اهورا- آهیر - آیهان

  • .

    خدانکنه عزیزدلم.... اهورا خیلی دوست دارم اما بنظرم سنگینه واسه پسر نیست؟


بعضی وقتا باید 
زل بزنی توی چشمای ترس 
و بهش بگی از سر راهم برو کنار! 
من هر طور شده 
انجامش میدم

کوچولو ها هم ممکنه کرونا بگیرن؟ دخترم از دیشب همش گریه میکنه و بیحال هستش میترسم



گرگ هر شب به شکار میرفت!!

و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت
ﺷﺒﯽ ﮔــــﺮگ را ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺩﯾﺪﻡ
ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﻪ ﺁمد!
ﮔﺮﮒﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍو.
ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔــــــــﺮﮒ؟!!
ﮔﻔﺖ: شبی در ﺳﯿﺎﻫﯽ بیابان ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮد!

هر شب به خواست پایم که نه، به تمنای دلم میرفتم تا تماشایش کنم...
امشب محو او بودم که ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍﺩﻭﯾﺪﻡﭘﺮﯾﺪﻡ
ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪمش!!

آنچنانﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢکه ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ
"سهم دلم"ﻧﺼﯿﺐ "ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩشود...


روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى می‌گذشت. 
در راه به عبادتگاهى رسید که عابدى در آنجا زندگى می‌کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى که به کارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت. وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: «خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده‌ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.»

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور مکن.»

در این هنگام خداى برترین به پیامبرش وحى فرمود که به این عابد بگو: «ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی‌کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ.»