| Ehsan |
| ۷۹۱ پست |
| ۵۰۶ دنبالکننده |
| ۷,۸۰۷ امتیاز |
| مرد، مجرد |
| ۱۴۰۰/۰۳/۲۸ |
| قبراق |
| فوق ليسانس |
| پرسپولیس |
| قد ۱۷۹، وزن ۷۷ |
موطن آدمی را
بر هیچ نقشه ای نشانی نیست !
موطن آدمی
تنها در قلب کسانیست
که دوستش می دارند ...
#مارگت_بیکل
شب تهی از مهتاب
شب تهی از اختر
ابر خاکستری بی باران پوشانده
آسمان را یکسر
ابر خاکستری بی باران دلگیر است
و سکوت تو پس پرده خاکستری سرد کدورت افسوس
سخت دلگیرتر است.
شوق بازآمدن سوی توام هست
اما تلخی سرد کدورت در تو
پای پوینده راهم بسته
ابر خاکستری بی باران
راه بر مرغ نگاهم بسته..
#حمید_مصدق
و از آن روی که
مرا دوست داری
جهان بزرگتر شد
و آسمان گستردهتر شد
و دریا نیلگونتر شد
و گنجشکان آزادتر شدند
و من هزار هزار بار زیباتر شدم...
👤سعاد الصباح
یه دیالوگ تو فیلم Legend بود که میگفت:
«بعضی آدما یه کاری میکنن که دیگه نمیتونی مثل قبل دوسشون داشته باشی! ولی دلت خیلی برای اون وقتایی که دوسشون داشتی تنگ میشه..»
فک کنم اصلی ترین دلیلِ اینکه نمیتونیم آدمای گذشتمون رو فراموش کنیم همین باشه؛ اینکه دلمون برای اون نسخه ی آدمی که دوسشون داشتیم تنگ میشه...
چند تا نامه عاشقانه ❤️👍
از فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان :
میبوسمت از صبح تا شب . میبوسمت از سر تا پا .میبوسمت . سینه ات آرامگاه من است . آغوشت جایی ست که مرا به خواب راحت و بی دغدغه و بی اضطراب وبی غم میخواند .شاهی.شاهی.شاهی.شاهی. اگر داد بزنم صدایم آسمان را پاره میکند. آنقدر از عشق به تو و میل به تو و از درد تو پرم که اگر داد بزنم صدایم آسمان را پاره پاره میکند . شاهی ،نازنینم ، نفسم ، عمرم ،روحم ،جانم . دوستت دارم
از مرتضی کیوان به پوراندخت سلطانی
پناهگاه دل من ، من به تو می گریزم و نجات هر دومان را به چنگ می آورم...
از احمد شاملو به آیدا سر کیسیان
اگر تو باشی ،دیگر از این ملال و اندوه چیزی باقی نخواهد بود . دیوانه ، آخر آمده ای که امتحان کنی
از آلبر کامو به ماریا کاسارس
یک روز بدون تو روزی است که تمام نمیشود ، شهری است بدون باغ، زمینی ست بی آسمان...
از غسان کنفانی به غاده السمان
بی تو نازنین ، نه چیزی هست ، نه احدی و نبودنت جبران ناپذیر است و دوری ات فرض محال
🌹 یه روز میاد که سختیها و تلخیها
برعکسِ خیلی آدمها
دلِت رو سنگ نمیکنه...
روحتو نرم میکنه
شریف میشی ، لطیف میشی
در عینِ حال قوی میشی ..
یاد بگیرین نصف شماهاست
ناامیدی فقط یک پیراهن دارد، سیاه.
امید، اما هزار و یک پیراهن دارد، هرکدام به رنگی.
من هر روز امیدی را تنم میکنم،
و هر امید که کهنه میشود
و هر امید که پاره میشود،
امید دیگری میپوشم.
من آن یک پیراهن سیاهم را گذاشته ام، برای روز مرگم.
بگذار تا رسیدن به گورستان،
تمام راه را امید بپوشم
و تمام جاده های بی سرانجام را،
به دلخواهم
رنگ بورزم.
هر گاه زنی به تو پناه آورد
برای او بمیر
زیرا یک زن،
هرگز به مردی پناه نمیبرد
مگر آنکه نزد او از بزرگترینِ مردان باشد.
👤نزار قبانی
مثل فروغ بگین
قربان مردمک های سرگردان چشم هایت بروم
قربان غم و شادی ات بروم
توچه هستی که جز در تو
ارام نمی گیرم.