یه جایی به بعد ما دیگه تکراری نیستیم زیادی هستیم
از یه جایی به بعد ما دیگه خسته نمیشیم میبریم.....
از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشیم پیر میشیم
وقتی اب سرد میشه یعنی یکی دیگه داره ازش استفاده میکنه
میگیری ک چی میگم
یکیو انقددر دوست نداشته باشید ک نتونید از دستش عصبانی بشید
یا نتونید ازش ناراحت بشید
اگه به این مرحله رسیدی دهنت سرویس
تو اوج عصبانیت و دلخوری ازش یه سلام بهت بده همه جی یادت میره
آنکه از جان دوستتر میدارمش
با زبان تلخ میآزارمش
گر چه او خود زین ستم دلخونتر است
رنج او از رنج من افزونتر است
ولی بی محلی و نادیده گرفته شدن آدمارو میکشه
قرار نیست قاتل همیشه با یه چاقو بالا سرت باشه
پرسید اینکه چرا آدمایی ک فکرش رو نمیکنی و فکر میکنی بهترین ادم زندگیتن بدترینو سخت ترین ضربه هارو میزنن؟؟
گفتم: خیلی ساد است تا بوده همین بوده آدما دیر یا زود ناامیدت میکنن فقط کافیه حس کنه توی زندگیت مهمه همون موقعه همه چی تمومه
ولی قدر اونی ک دوستون داذه رو بدونید اینجوری باز اکه تموم دنیا دوستون ندتشته باشن اون ادم دوستون داره
تو در میانِ استخوانهای من آواز میخوانی
یجور باشید که اگه به هر دلیلی دیگه باهم
نبودین وقتی بهتون فکر کرد به خودش بگه
ارزششو داشت ولی من قدرشو ندونستم
هرچه رفتم که فراموش کنم، برگشتم
طفلی به نام شادی،
دیریست گم شدهست
با چشمهای روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر