شبتون بی غم و حسرت
و پر از آرامش
یکی میگفت وقتی یاد کسی غمگین میشی و دلت میگیره بدون بی درمگ اون آدم داره بهت فکز میکنه.....
تو در میانِ استخوانهای من آواز میخوانی
خوش به حال اونایی ک تو این دنیای تقلبی دوست واقعی پیدا میکنن
زیاد گریه نکن فقط برای چشمات و سر دردات خوب نیست
الان میشینه یه دل سیر گریه میکنه و چشماش پف میکنه
هر وقت بداخلاقم یعنی احتمالا دارم از دلتنگی زیاد تیکه تیکه میشم.
غمگینترین شعر برای من متعلق بهاین بیت از شهریاره:
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست؟
اعتبارِ آدما به حضورشون نیست
به دلهرهایه که در نبودنشون احساس میشه
بعضی از نبودنها رو هیچ بودنی پر نمیکنه