شب همه عزیزان خوش و
خدا نگهدار...
ای کاش رفاقت آدما مثل رفاقت چشم و دست بود
وقتی دست زخمی میشد چشم گریه میکرد
و وقتی چشم گریه میکرد دست اشکاشو پاک میکرد
هر چه مغرورتر باشی
تشنه ترند برای با تو بودن
و هرچه دست نیافتنی باشی
بیشتر به دنبالت می آیند؛
امان از روزی که غروری نداشته باشی
و بی ریا به آنها محبت کنی
آن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند؛
سادهـ از کنارت عبور می کنند …
زمونه ی بدی شده!
حتی با افزودنی های غیرمـجاز هم
اعتباری بــه ماندگاری بعضی دوستی ها نیسـت …
خدایا...
از دنیات، متنفرم
میشه تموم
شه؟؟؟
اوخیش... خدارو شکر
بالاخره رسیدیم....
ماشاالله به کار خدا...
از دماوند که بارون داره
همراهیمون میکنه تا خوده سوادکوه
هنوزم ولمون نکرده...
امیدوارم تا گرگان به همین شدت
همراهیمون کنه...
یا رانندگی امیر حسین جان
زدیم به جاده... دعا یادتون نره
جاتون خالی... داریم راه میوفتیم
شمال.... عروسی...
بریم که بترکونیم
دهانم پر از
دوستت دارم ها
و گوشهایت پر از
نشنیدن ها
من اما از گم شدن های
ناگهانی بوسه ها
در باد میترسم...
می ترسم از آدم ها …
آدم هایی که دست می گذارند روی تنهایی ات …
مجوزِ ورود می گیرند …
و تنهاترت می کنند …
آدم هایی که سایه می اندازند روی سرت …
و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند …
آدم هایی که ساده می گیری بودنشان را …
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را …
آدم هایی که کوهِ معرفت می شوی برایشان …
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان …
آدم هایی که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی…
و آنها بی تفاوت میگذرند و می روند...
نگاهت تلخ
اشکهایم شور
یادت شیرین
چه زندگی بامزه ای
...
به هر چه نمیخواستم رسیدم
جز تو که میخواستمت...
یکی ام نداریم
بغض کنیم
دنیا رو سرش خراب شه
هعععی خووووداااا
ravaniii
شبت قشنگ
Mohammad amin
شبت قشنگ
مرسی مهربون شب و روزت قشنگ