گروه دوستان کلیکی ها

تا توانی دلی بدست اور دل شکستن هنر نمیباشد بیشتر

گروه دوستان کلیکی ها
گوناگون
۹۵۱ پست
۷۴ مشترک
۲۵ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۴۳
مبنای تعداد هوادار رتبه ۵۵
مبنای تعداد ارسال رتبه ۵۰

گروه امروز فاقد فعالیت بوده است.

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
آن به که در این زمانه کم گیری دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نکوست
آنکس که به جمگی ترا تکیه بر اوست
چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
بازنشر کرده است.
روزگاری از آن تو بود آن عشق!

اکنون دیگر نامی نمی‌شناسد و خواهان تنهایی است.
ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟

که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟
بگیر این گل از من یاد بودى
که تنها لایق این گل تو بودى
فراوان آمدند این گل بگیرند
ندادم چون عزیز من تو بودى
خبرت هست که

بی روی تو آرامم نیست

طاقت بار فراق

این همه ایامم نیست
منیم ای نازنین دوستوم زمستانین بهار اولسین

سعادت تاجی همیشه باشیندا برقرار اولسین

اومیدیم وار او حقه نیازین اولماسین خلقه

سنی خار ایستین ظالم ، ذلیل روزگار اولسین
لباسی نو بر تن می‌کنم
زنگ خانه ام را می‌زنم
و خودم در را
به روی خودم باز می‌کنم
به مهمانی خود می‌روم
از مهمانم با تنهایی پذیرایی می‌کنم
و از تنهایی نجات میابم!
یک شب پر از آرامش
parkles:یک دل شاد و بی غصه
:dizzy:یک زندگی آروم و عاشقانه
parkles:و یک دعای خیر از ته دل
:dizzy:نصیب لحظه هاتون
parkles:تو این شب زیبـا
:dizzy:خونه دلتون گرم
بازنشر کرده است.
واقعا میگن دنیا دو روزه راست میگن قدر لحظه لحظه زندگی رو باید دونست:
بازنشر کرده است.
می‌آیم به تو
مثل رنگ به چهره ات
مثل لباس به تنت
مثل عینک به صورتت
می‌آیم به تو
به داشتنت
از همان آمدن ها
که رفتن ندارد .....
هیچوقت خودتو
با جمله «دوستم داشت» گول نزن

آدم کسی رو که دوست داره اذیت نمیکنه
آدم کسی رو که دوست داره رها نمیکنه
آدم کسی رو که دوست داره دور نمیزنه
آدم کسی رو که دوست داره خسته نمیکنه
آدم کسی رو که دوست داره ازش بی خبر نمیمونه..
•‏بعضی‌ها بلد نیستن مستقیم بگن میخوام رابطه‌مون تموم بشه، به یکی از این روش‌ها میگن شما سعی کن خودت بفهمی:
۱- فراموشی و بدقولی‌های مکرر
۲- بی‌توجهی به خط قرمزهای تاکید شده
۳- بی‌حوصلگی در گوش دادن
۴- بی‌اشتیاقی در حرف زدن
۵- تلاش نکردن برای حل مسائل
۶- عذرخواهی نکردن درهنگام تقصیر🧚♀🧚♀:cry::cry:
الان اونجاییم که فریدون مشیری میگه:
"رک بگویم از همه رنجیده‌ام،
از غریب و آشنا ترسیده‌ام،
بی خیالِ سردی آغوش‌ها
من به آغوش خودم چسبیده ام."