کوچه باغ کلیکی ها

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گ.. بیشتر

کوچه باغ کلیکی ها
۱۵,۵۹۹ پست
۱۴۲ مشترک
۵۹ پسند
عمومی

رتبه گروه

مبنای تعداد کاربر رتبه ۲۴
مبنای تعداد هوادار رتبه ۲۲
مبنای تعداد ارسال رتبه ۱۳
بازنشر کرده است.
((کوچه))
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!.....
  • *๑Khatereh๑*

    ((کوچه))
    بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،
    همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
    شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
    شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
    در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
    باغ صد خاطره خندید،
    عطر صد خاطره پیچید:
    یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
    پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
    ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
    تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
    من همه، محو تماشای نگاهت.
    آسمان صاف و شب آرام
    بخت خندان و زمان رام
    خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
    شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
    شب و صحرا و گل و سنگ
    همه دل داده به آواز شباهنگ
     یادم آید، تو به من گفتی:
    از این عشق حذر کن!
    لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن،
    آب، آیینi عشق گذران است،
    تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
    باش فردا، که دلت با دگران است!
    تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
    با تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ ندانم!
    سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
    نتوانم!
    روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
    چون کبوتر، لب بام تو نشستم
    تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم،
    باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
    تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
    حذر از عشق ندانم، نتوانم!
    اشکی از شاخه فرو ریخت
    مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت
    اشک در چشم تو لرزید،
    ماه بر عشق تو خندید!
    یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
    پای در دامن اندوه کشیدم.
    نگسستم، نرمیدم.
    رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،
    نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
    نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
    بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

  • *๑Khatereh๑*

    بماند ب یادگار...

دیدگاه غیرفعال شده است.
می‌گفتن اگه آیدا نبود، شاملو از شدت رنج، شبیهِ صادق هدایت دست به خودکشی می‌زد؛ خودِ شاملو، اونجا که می‌گه «آیدا، فسخِ عزیمتِ جاودانه بود»، دقیقا به همین اعتراف می‌کنه. می‌خوام بدونی، تنها دلیلی که باعث می‌شه تویِ این روزایِ پر از رنجم نمیرم، تویی. تو فسخِ عزیمتِ جاودانهٔ منی.
هیچ‌چیز برای آدمی، سخت‌تر و سهمگین‌تر از این نیست که به چشم‌هایِ کسی که دوستش دارد، نیاید.
«دردهایِ مشترک» آدم‌ها رو بیشتر به هم نسبت می‌ده تا «ژن‌هایِ مشترک».
یکی رو پیدا کنین...
که هم بشه باهاش دعوا کرد،هم قربون صدقش رفت هم بشه باهاش درباره همه چی حرف زد؛
آدمیزاده دیگه...
به هر کسی نمیتونه بگه حالش بده
نمی‌دانم اینجا که ایستاده‌ام
تقدیر من است یا تقصیر من؛
اما وقتی یافته‌هایم
را با باخته‌هایم مقایسه می‌کنم
می‌بینم چون خدا را یافته‌ام
هر چه باخته‌ام مهم نیست ...

🌾
  • ღمهدیارღ

    اگرتوانستی زندگی را به کام
    یک نفرشیرین کنی ،
    اگر توانستی به سفره رنگی ات
    یک رهگذر مهمان کنی،
    یاتوانستی که دیوار اسارت
    از بنا ویران کنی،
    می توانی آن زمان
    انسان بودنت را فریاد بزنی...
    لایک به پست زیبای شما
    ارادتمند شما
    مهدیار
    04/02/1403
    لینک

⚡️⚡️

گر تواَش وعـده ی دیـدار ندادی امشب

پس چرا دیدهٔ من از همه بیدارتر است؟
در دلش جایی اگر بود مرا
پس چرا دیده ز دیدارم بست

هر کجا می‌نگرم، باز هم اوست
که به تَرم ‌است!

⚡️⚡️

در عشق دردِ خود را،، هـرگـز کران نبینی

زیرا که عشقِ جانان دریای بی‌کران است
  • ღمهدیارღ

    🌨🍂🍁🌨

    ‏خوشبختی چیزی نیست
    که بخواهی آن را به تملک خود درآوری،
    ‏خوشبختی کیفیت تفکرست،
    ‏حالت روحی‌ست،
    ‏خوشبختی، ‏وابسته به جهان درون توست...
    لایک به پست زیبای شما
    ارادتمند شما
    مهدیار
    04/02/1403
    لینک

⚡️⚡️

عشق را بـایـد ، بـرایِ عشق قربانی کنی

عشق یعنی باختی از بُرد هم شایسته تر
🖇♥️
بعضی چیزا گفتن نداره ولی فهمیدن که داره!
بقول حضرت مولانا :

"حال صورت این‌چنین و
حال معنی خود مپرس

روح مست و عقل مست
و خاک مست اسرار مست..."
اندیشه معشوق

نگهبان خیال است

عاشق نتواند به خیال دگر افتد...
یڪ روز میرسد ڪہ بجویے و نیست او
هرسو سرڪ ڪشان
به زمین و زمان ڪہ ڪو؟

ڪَاهے ڪسے ڪہ میرود
از خویش میرود
پیدا نمیشود دڪَر ،
حتے بہ آرزو ..!!
شازده كوچولو: دلتنگى مگه چه جوریه و چه خاصیتی داره؟
روباه: خاصیت "دلتنگی" اینه كه
"بد قِلِقِت" میکنه ..
جایش خالی خواهد ماند
و جای خالی‌اش
از همه‌ی آنهایی که هستند زیبا‌‌تر است!
وابسته ام
به ادم های مجازی که

گاهی حتی نامشان راهم نمی دانم

اما دلتنگ میشوم برای نوشته هایشان..

که گهگاه لتبه لای...

واژه واژه‌ شات زندگی میکنیم!

‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌
‎‌‌‎‌‌‍♡