گمگشتهام، میبینی؟
غرق شدهام؛ مغروق عشق.
دیگر نمیدانم که زندهام یا نه،
نفس میکشم یا نه،
سخن میگویم یا نه؛
تنها میدانم که دیگر نخوای بود
کسایی که تنور جنگ را شعله ور میکنن ارایه دهنده اخبار ناخوشایندند
و اینان کسانی هستتد که عاطفه و انسانیت را در وجدان خود نمیابند
علیرضا
هر وقت بحث عشق و عاشقی میشه یاد این بیت سید مهدی موسوی میوفتم:
«و عشق، یک بیماری ِ بدخیم ِ روحی بود.»
چشم هایت
پارادوكس غریبی بود
آبى نبودند
اما هر روز
بیشتر از دیروز
مرا
غرق در خودشان میکردند
دوست داشتنت زیباترین حس دنیاست..!
به بوئیدن پرتقال می ماند
به عطر نرگس و رایحه ی یاس…
وقتی عاشقت شدم
نمی دانستم تکه ای از بهشت؛
در دوست داشتن تو، توصیف می شود.....
بیکلام
زندگی این رو به من یاد داد که، داستان تو هنوز تمام نشده؛تو خواهی خندید در جایی که قبلا گریسته بودی!...
همیشه آخر شبا خودمونو میندازیم تو دل مشکلات. اما بیا یه امشب رو چشماتو ببند و همهی فکرها، دغدغهها و مشکلاتو پس بزن و فقط به موزیک بیکلام گوش بده ، با گوش دادن بهش همهی لحظههای قشنگی که داشتی برات تداعی میشه