رایان
۹۴۸ پست
۹ دنبال‌کننده

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
وقتی که دستانم را می گیری
حالِ پادشاهی را دارم که مردمش دوست می دارندش
و یا حالِ شاعری که اولین اثرش سرودِ ملی می شود
وقتی که دستانم را می گیری به همراهِ آن لبخندِ زندگی بخشت
حس و حالِ کودکی را دارم که اولین قدم هایش را برمی دارد
و یا حالِ فیلسوفی
که پس از سال ها
به پاسخِ یک سوالِ جهانی رسیده است
نمی دانی
چه شوری
چه امیدی
چه سعادتی
به جسم و جانم می بخشی
وقتی که دستانم را می گیری
بازنشر کرده است.
یادمون باشه
در املای زندگی ...
همیشه برای «محبــّت»
تشدید بگذاریم...
تا از دوستیمان
حتی
نیم نمره هم ڪم نشود...
بازنشر کرده است.
غمگینم
درست مثل چشمهای تو
که هیچ لبخندی غمش را نمیتواند پنهان کند
بازنشر کرده است.
روزگارم سیاه است
وقتی تو نیستی.
درست رنگ چشمهای تو.
تو لبخند میزنی
و من اشک میریزم
و نمیدانی در هر قطره ی این اشکها
دلتنگی توست که موج میزند
بازنشر کرده است.
تو نیستی
و این نبودنت
عجیب طاقت فرساست
اشکهایم را میبینی
ناله هایم را میشنوی
شعرهایم را میخوانی
اما باز هم نمی آیی
بازنشر کرده است.
من به دنبال تو با عقربه‌ها می‌چرخم
بازنشر کرده است.
بر لبم
مُهرِ سکوت است؟
چه پرسی از عشق...!
بازنشر کرده است.
دوست داشتن تو
چنان حسی به من میدهد که
غذا به گرسنه
شعر به شاعر
و آب به کویر
بازنشر کرده است.
شعری که آلوده
به بوسه های تو نباشد
نگفتنی ست ...
بازنشر کرده است.
چشمانت را ببند
و دستت را
روی قلبم بگذار ؛
اینبار خودش میخواهد
به تو بگوید
دوستت دارم..
بازنشر کرده است.
....!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
....!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
....!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
....!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
....!
دیدگاه غیرفعال شده است.