سراغ کلبـه ما را کسی جز غم نمی گیرد
خوشا روزی که غم هم گـم کند ویرانه ی ما را
وقتی میخوایی بخوابی اولین کاری که میکنی گوشیتو چک میکنی همینه دیگه کم خوابی شب مطمئن باش تلافیشو فردا در میاری دوباره شب روز از نو روزی از نو
ترین شکستایی که خوردم،به خاطر
دروغایی بود که باید میگفتمو نگفتم!
.࿐
ماشینت بنزینش زود تموم میشه؟
پس حتما یکی دیگه سوارش میشه
هیچ کاری نمیشه کرد
🤍
یه جایی نوشته بود:
«آدما بعضی وقتا انقدر تنها میشن و
با خودشون حرف میزنن،
تبدیل میشن به دونفر!!!»
من الان هفت ، هشت نفرم!!!
😊
به قول فروغ فرخزاد که میگه:در ظاهر روی پاهایم ایستادهام. گاهی میخندم و گاهی گریه میکنم. اما حقیقت این است که خسته هستم. میخواهم فرار کنم. میخواهم بروم و ناپدید شوم....
.࿐
مگه نمیگن :
° گندم از گندم بروید
جو ز جو °
پس چرا ما هر چی محبت کاشتیم بی مهری درو کردیم.️
•
قرار نیست که همیشه حالت خوب باشه و این کاملاً طبیعیه .
「♡」
از گدایی پرسیدند :
بدبخت تر از تو کسی هست ؟
خندید و گفت : آری ، عاشقی که به عشقش نرسد !
ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما…
ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد،با
دروغ می بازد و با عشق می میرد . « دکتر علی شریعتی »
ظريفي مرغي بريان در سفره ی بخيلي ديد كه سه روز پي در پي بود و نميخورد. گفت: عمر اين مرغ بريان بعد از مرگ درازتر از عمر اوست پيش از مرگ
نوشيروان، روزي به دادرسي نشسته بود. مردي كوتاه قامت فراز آمد و بانگ دادخواهي برداشت. خسرو گفت: كسي بر كوتاه قامتان ستم نتواند كرد. گفت: شهريارا، آنكه بر من ستم راند، از من كوتاهتر است. خسرو بخنديد و دادش بداد.
ای که پنجاه رفت و در خوابی / مگر این پنج روز دریابی
شب است و چشم به راه ستارهٔ سحرم / که تا سپیدهدم امشب ستاره میشمرم
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک/ بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
👌👌