سراغ کلبـه ما را کسی جز غم نمی گیرد
خوشا روزی که غم هم گـم کند ویرانه ی ما را
بیا در سوگ دلگیر گل سرخ•
▲ بخـونیم شعری از دیوان گریه♩
♦ من و تـو زاده فصل خزانیم
اینم کادو ولنتاین خرسشو دیده بودیم
اسبو نه
گاهی یک نگاه
آنقدر مهربان است که
چشم هرگز رهایش نمی کند،..."""
گاهی یک رفاقت
آنقدر ماندگار است که
زمان حریفش نمی شود....""
و
گاهی یک نفر
آنقدر عزیز است که
قلب رهایش نمی کند....♥️💙
.
پاییز دارد
دل میڪـند از شهر
اما نڪَاه سردش را
به زمستان دوخته است...
تا دقایقی بیشتر بماند
شاید خبرے شد از ڪَـرماے
نڪَـاه ؏شـق...
شاید انار سرخ از اوجِ ؏شـق
ترڪ برداشت و
شاید حافظ بڪَـوید :
یوسف ڪَم ڪَـشته باز آید
به ڪـنعان غم مخور....!!
ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی
وز دامن شب صبح نماینده تویی
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
زمان مدرسه به ما می گفتن فردا برگه امتحانی بخرید بیارین ازتون امتحان می خوایم بگیریم
مثه این بود که به اعدامی بگی برو طناب بخر دارت بزنیم
جَوانهِمیزنَمازرویَزَخمهایم🕊🤍
منتظر هیچ دستی
درهیچ جای دنیا نباش!!!!
اشک هات رو با دستای خودت پاک کن
همه رهگــــــذرند...
انشالله تو هر لحظه زندگیتون از زندگیتون لذت ببرید دلتنگ نشید ...انتظار نکشید ...فردا دیره امروزو بچسب
حرفی برای گفتن نداری ولی
تو دلت چی میگذره .........
بعضی وقتی با این که بدی میگی خوبم واقعا توضیحی نداری بعد به خودت میگی گور پدر دنیا چه خسته باشی چه نباشی چه ناراحت باشی چه نباشی چه فکرت درگیر باشه چه نباشه میگذره دروغ چرا داره زجر کش میکنه و میگذره
بعضی وقتی والو منتظری حتی یه شب بخیر وقتتو نمیگیره حتی یه گل بدونی یادیشی
اي كوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي ست درين سينه كه همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نكردند
يا رب چقدر فاصله ي دست و زبان است
خون مي چكد از ديده در اين كنج صبوري
اين صبر كه من مي كنم افشردن جان است
از راه مرو سايه كه آن گوهر مقصود
گنجي ست كه اندر قدم راهروان است
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید